1403-09-01 تیم LIVE TSE
مدیریت ذهن در معامله گری – روانشناسی معامله گری
1402-02-29 مجتبی لطیفی
مقدمه
معاملهگر زمانی که دچار ضرر میشود، این ضرر که حاصل از یک تجربه منفی است در قالب انرژی منفی به ذهن خود ارسال میشود و زمانی که معاملهگر سود کسب میکند، این تجربه مثبت در قالب انرژی مثبت به ذهن فرد ارسال میشود. حال معاملهگر باید تصمیم بگیرد که به کدام یک از این انرژیها در ذهن خود وزن بیشتری بدهد که با موضوعی به نام مدیریت ذهن روبهرو میشود.
در این مقاله قصد داریم به مدیریت ذهن، تأثیر مدیریت ذهن در معاملهگری و درک بازار و مزیتهای مهم مدیریت ذهن بپردازیم.
مدیریت ذهن
«مدیریت ذهن» کاری است که هر روز معاملهگر آن را آگاهانه یا ناآگاهانه انجام میدهد، ولی تا کنون آن را بهعنوان مدیریت ذهن نشناخته است. مثلاً زمانی که معاملهگر ضرر کوچکی متحمل میشود، افکار خود تخریبی سراغش میآید و باعث میشود یک معامله ضرر ده کوچک تبدیل به یک فاجعه شده و از یک حس منفی کوچک یک فاجعه میسازد.
در واقع فکر کردن عمدی به آنچه در فرد احساس و انرژی منفی ایجاد میکند، مدیریت ذهن نامیده میشود. حال این مدیریت میتواند باعث تقویت انرژی منفی یا انرژی مثبت شود، افراد خودشان انتخاب میکنند که در کدام مسیر این انرژی را به کار بگیرند. اگر معاملهگر به افکار منفی و باورهای خود تخریبی روی آورد، به بار منفی ضرر اضافه خواهد شد و باعث تقویت این انرژی منفی شده و در نتیجه به سمت منفعل شدن حرکت خواهد کرد و این انرژی منفی به حدی میرسد که دیگر توانایی مقابله با آن را نخواهد داشت.
اگر انرژی منفی به سطح بالایی برسد، باعث میشود که فرد از شنیدن نظرات در تضاد با افکارش اجتناب کند، هرچند که نظرات به نفع فرد باشد. در واقع با وزن دادن به اطلاعات منفی و مثبت در ذهن خود، انرژی مثبت و منفی ایجاد شده و ذهن کنترل میشود.
حال فرض کنید فردی به انرژیهای مثبت اجازه رشد داده و باعث شده است که ذهن معاملهگر پر از انرژی مثبت باشد، فرد دیگر ضررهای خود را نمیبیند چرا که انرژی مثبت باعث میشود تا ضررهای کوچک که حکم انرژی منفی دارند، به چشم نیایند.
مدیریت ذهن چگونه به تغییر باورها کمک میکند؟
افکار ابزار قدرتمندی برای تغییر چارچوب فکری هستند، زمانی که معاملهگر با استفاده از سود های خود، به سود مستمر فکر میکند، این تفکر باعث میشود که بهطور خود به خود فرد به سمت کسب سود مستمر حرکت کند، چرا که با فکر کردن به آن، راه را برای کسب سود مستمر پیدا کرده و آن را یاد میگیرد.
در واقع اگر افکار به سمت درون و ذهن هدایت شوند، میتوان از انرژی آن برای تغییر چارچوب فکری و ساختار محیط ذهن استفاده کرد. از افکار میتوان برای تغییر باورها یا رها کردن انرژی منفی حاصل از یک خاطره دردناک استفاده کرد. اگر باورها تغییر کنند، آنگاه درک از محیط خارج نیز عوض میشود.
فراموش کردن انرژیهای منفی یا مخفی کردن آنها در جایی دوردست از ذهنِ خودآگاه که فرد بهراحتی به آن دسترسی نداشته باشد، بههیچ وجه از تأثیر منفی آن بر درک از محیط نمیکاهد و از بروز برخی رفتارهای ناخواسته از فرد همچون ترس، جلوگیری نمیکند.
۴ مزیت مهم مدیریت ذهن
مدیریت ذهن به معنی جهت دادن مغز در راستای انرژی مثبت است که باعث چشم پوشی از انرژیهای منفی میشود. مدیریت ذهن دارای چهار ویژگی زیر است :
1- اعتماد به نفس و امنیت
افزایش حس امنیت و اعتماد به نفس معاملهگر این اطمینان را به او میدهد که میتوان با شرایط موجود، همانگونه که هست مواجه شد. انرژیهای مثبت برای بهبود عملکرد را شناسایی کرده و در راستای آن حرکت میکند. با انطباق دادن شرایط حاکم، میتوان به رضایت بخشی و تغییر دیدگاه رسید. برای ذهنیت معاملهگری موفق، این طرز فکر پویا حیاتی است. «مطالعه مقاله معامله گر پویا توضیه میشود»
2- افزایش سطح رضایت
تا زمانی که برای انسان حس نیاز وجود دارد، فرد نیز احساس کمبود میکند. معاملهگر برای برطرف کردن نیازهای خود، باید به تعامل با بازار بپردازد که باعث میشود همواره در حال یادگیری و تطبیق باشد. یادگیری یکی از ویژگیهای اساسی انسان است، اگر این ویژگی پابرجا بماند، پاداش خود را در قالب احساس شادی و رضایت دریافت خواهد کرد. احساس رضایت حاصل از یادگیری، در ذهن معاملهگر خود را در قالب انرژی مثبت و خاطره مثبت نشان میدهد که برای بهبود روند معاملاتی نیز مؤثر است.
وقتی انسان در مقابل یادگیری مقاومت میکند دچار استرس میشود و استرس درتقابل با شادی و رضایت است. اگر معاملهگر از تطابق و تعامل رفتار خود با بازار امتناع کند، فرآیند یادگیری طی نشده و روند یادگیری کاهش مییابد، به طبع آن کیفیت تجربههای فرد نیز منفی شده و خود را در قالب انرژی منفی نشان خواهد داد.
3- تقویت حس شهودی
با بهبود اعتماد به نفس حاصل از تغییر باورها و چارچوب فکری، معاملهگر تواناییهای خود را در مقابله با مشکلات افزایش میدهد. مشکل از بین نمیرود، معاملهگر هرچه بیشتر در انتظار برطرف شدن مشکل بماند، معمولاً بدتر شده و حل مسئله سختتر میشود. همچنین حس شهود بیشتر شبیه امید و آرزو است و بسیار سخت است که بین این دو تفاوت قائل شد و این عامل اصلی است که اعتماد کردن به احساسات شهودی برایمان سخت باشد.
میتوان برای تفاوت میان حس شهود و امید گفت که معاملهگر معامله میکند و به هدف معاملهگری خود بهصورت شهودی میرسد و بازار را درک میکند ولی کسی که آرزو و امید دارد، بهصورت منفعلانه به بازار نگاه کرده و دنبال رسیدن به هدف معاملاتی خود میباشد. مثلاً در موقعیت زیان ده معاملهگر میتواند بشیند و آرزو کند تا بازار برگردد و همچنین نیز با خروج از معامله، زیان را متوقف کرده تا منتظر فرصت بعدی بماند.
معاملهگر هرچه علل کمتری برای امید واهی داشته باشد، بیشتر میتوان به اعتبار و اعتماد به آن حس خاص که حاصل از شهود است، اعتماد کند و با اطمینان بیشتری از آنها پیروی کند. حس شهودی بهترین راه برای برطرف کردن نیازهاست، به شرطی که واقعی باشد. البته که امید و آرزو ذاتاً چیزهای بدی نیستند و برخی مواقع در زندگی بسیار هم لازم است؛ اما بهعنوان معاملهگر نمیتوان به آن دلخوش کرد چرا که باعث عملکردی منفعلانه میشود.
اگر معاملهگر بهجای انجام دادن کارهای معاملهگری، به دنبال امید و آرزو باشد، نشان میدهد که از ماهیت بازار خبر ندارد و بایستی از بازار خارج شده و تا زمانی که در جریان امور قرار نگرفته، معاملهای انجام ندهد.
4- خردمندی
زمانی که معاملهگر تصمیم میگیرد از سیکل و چرخه ضرر خارج شود و به تغییر چارچوب ذهنی خود رو بیاورد، خردمندی کسب میکند. چرا که تمامی جوانب یک موضوع برای فرد روشن است، در خردمندی جای برای ترس، اضطراب، عدم صبوری یا پیشداوری وجود ندارد، چرا که در ان سطوح عمیقی از فهم، اعتماد و اطمینان وجود دارد که همه آن از طیف وسیعی از تجارب شدیداً منفی و شدیداً مثبت ناشی شده است.
برای به دست آوردن خردمندی باید انرژی منفی را به مثبت تغییر داد. چرا که در این راه اگر معاملهگر با پیشنهاد مثبت مواجه شود، به دلیل وجود تجارب منفی آن را باور نکرده و از آن اجتناب میکند. در واقع آن را نمیتواند باور کند چرا که چارچوب ذهنی مناسب برای درک آن را ندارد. محیط بازار به شکلی است که معاملهگر آن را درک میکند و روش درک افراد از اتفاقات و رویدادها به چارچوب و باورهای فرد بستگی دارد که با مدیریت ذهن، توانایی فرد برای درک بهتر از محیط بازار به وجود میآید. اگر معاملهگر آگاهانه تغییر نکند، در محیط ترس و اضطراب میماند.
خلاصه:
مدیریت ذهن در واقع به معنی تقویت کردن آگاهانه خاطرههای مثبت یا منفی در ذهن است. اغلب افراد با تقویت کردن انرژیهای منفی در ذهن، راه را برای ورود انرژی مثبت مسدود کرده و از شنیدن آن اجتناب میکند و یا از انرژیهای مثبت کوچک در ذهن خود چشم پوشی میکند. حال اگر شخصی انرژیهای مثبت را تقویت کند، انرژیهای منفی دیگر اثر گذشته را نخواهد داشت که این موضوع به معاملهگر در زمانی که متحمل ضرر میشود، کمک بسازی میکند.
همچنین مدیریت ذهن به فرد کمک میکند تا عملکرد معاملاتی فرد بهتر شود. مدیریت ذهن دارای 4 مزیت است که عبارت است از حس امنیت و اعتماد به نفس، افزایش سطح رضایت، خردمندی و تقویت قدرت شهود هر کدام از این 4 مورد به معاملهگر در رسیدن به هدف معاملاتی خود، کمک بسازی میکند.
سوالات متداول
1- مدیریت ذهن چه کمکی به معامله گر میکند ؟
در واقع مدیریت ذهن به فرد کمک میکند تا آگاهانه ذهن خود را به سمت تقویت انرژی مثبت هدایت کند. علاوه بر آن با تقویت انرژی مثبت در ذهن، فرد دیگر از انرژیهای منفی کوچک چشمپوشی کرده و درگیر احساسات منفی کوچک نمیشود.
همچنین مدیریت ذهن به فرد کمک میکند تا حس امنیت و اعتماد به نفس، افزایش رضایت از خود، قدرت شهود و خردمندی در فرد به وجود بیاید
2- تفاوت حس شهود با امیدواری و آرزو در چیست؟
حس شهود بر اساس عملگرایی فرد رخ میدهد و هر چقدر فرد بیشتر عملگرا باشد، حس شهود بیشتر تقویت شده و خود را بهتر با شرایط تطبیق میدهد. ولی حس آرزو و امیدوار بودن بیشتر بر اساس منفعل گرایی است و هر چقدر فرد منفعلتر باشد، حس امیدواری و آرزومندی بیشتر رشد میکند.
بهعنوان مثال زمانی که معاملهگر در یک معامله زیان ده است، فردی که شهود قوی دارد با خروج از معامله ضرر خود را متوقف میکند ولی فردی که آرزومند و امیدوار است با ماندن در معامله زیان خود را افزایش میدهد.
کلمات کلیدی :
آموزش بورس، روانشناسی بازار، دوره روانشناسی معامله گری، روانشناسی معامله گری، رفتار پول، روانشناسی مالی، چارچوب فکری، اقلیت برنده، سود مستمر، خطاهای روانشناختی، چرخه های پولی، کنترل ترس درمعامله گری، کنترل طمع در معامله گری، محیط ذهنی، انرژی ذهنی، مدیریت معاملات، تئوری انتظار، معامله گری، بازارهای مالی، بورس، فارکس، محیط بیرونی، محیط روانی، رفتار قیمت، کریپتو، روانشناسی کریپتو، روانشناسی فارکس، روانشناسی بورس
Financial psychology, risk management ,Trades management, psychology, psychology of trading, mental environment, behavioral finance, ostrich effect, psychology of market, cognitive biases, frame of mind, Easy trading, money cycle, Expectancy theory
متن خلاصه و مفید بود.. مخصوصا انجا که درباره حسن شهودی و انرژی مثبت ذهن و منفعل نبودن راه کار ارائه شده..
با سلام و عرض ادب، تشکر 🙏