1403-05-11 مجتبی لطیفی
انرژی ذهنی – روانشناسی معامله گری
1402-02-02 مجتبی لطیفی
مقدمه
انرژی ذهنی چیست؟ انرژی ذهنی چه تأثیری بر معاملهگری دارد؟ مدیریت انرژی ذهنی چه کمکی به روند معاملاتی میکند؟ انرژی مثبت و منفی چگونه اثرات خود را در معاملهگری نشان میدهند؟ چگونه میتوان بین انرژی ذهنی و چارچوب فکری ارتباط درست کرد؟ در این مقاله، قصد داریم به بررسی انرژی ذهنی و اثرات آن بر معامله گری بپردازیم.
انرژی ذهنی
انرژی ذهنی، ارتباط انسان با محیط بیرونی است که در قالب انرژی به مغز انسان ارسال میشود. انرژی ذهنی میتواند در دستهبندیهای متفاوتی بر اساس نوع و قدرت انرژی قرار بگیرد. انرژی بر اساس نوع به انرژی مثبت و منفی تقسیم میشود، درک هر فرد از نوع انرژی به چارچوب فکری شخص بستگی دارد. یعنی درک هر فرد نسبت به چارچوب فکری خود، ادراک متفاوتی نسبت به رویدادی که رخ میدهد، دارد و بین این رخدادها، تمایزهای قائل میشود.
انرژی بر اساس قدرت بهصورت طیفبندی تقسیم میشود. برخی انرژیهای منفی تأثیر کمی در افراد دارد و برخی از انرژیهای منفی تأثیر زیادی بر فرد دارد. مانند ترس در معاملهگری که باعث میشود برخی منفعل شوند و برخی مانند احساسات عادی از کنار ترس رد میشوند.
تمایز قائل شدن بین انرژی، به معاملهگر کمک میکند تا بتواند، اطلاعات را بهدرستی جداسازی کند و بتواند به اطلاعات دریافتی از محیط بازار، امتیاز بدهد. تمایز قائل شدن بین اطلاعات با چارچوب فکری ارتباط مستقیمی دارد و باعث میشود هر فرد درک متفاوتی نسبت به شرایط بازار داشته باشد.
باورها و چارچوب فکری، کمک میکند تا احساسات و ادراک مدیریت شود. باورها اطلاعات وارد شده به ذهن را کنترل میکنند و اطلاعاتی که با باورها سازگار باشد، وارد ذهن میشود و اطلاعاتی که بر اساس باورها سازگار نباشد، حذف میشود. بهاین علت است که تغییر چارچوب فکری، یکی از عوامل اصلی در درک متفاوت بازار است.
انرژی ذهنی مستقیماً با چارچوب فکری و باورها ارتباط دارد. فرض کنید به برخی اطلاعات و رویدادها باور ندارید، آن رویدادها رخ نخواهد داد چرا که انرژی ذهنی اجازه ورود اطلاعاتی از آن رویدادها را به مغز نخواهد داد. در مقابل اگر به رویدادهای باور داشته باشید، ذهن به آن اجازه ورود و درک میدهد و باعث رخ دادن آن خواهد شد.
ویژگی انرژی مثبت و تأثیر آن در معاملهگری
زمانی که انرژی مثبت به ذهن ارسال میشود، باعث میشود که افراد کنجکاو شوند و به تعامل با محیط بپردازند، این تعامل با محیط میتواند معاملهگری باشد و باعث تجارب جدید شود. انرژی مثبت باعث میشود که افراد از منطقه امن خود، خارج شوند و ریسک پذیری بیشتری داشته باشند.
خروج از منطقه امن، به معاملهگر اجازه میدهد که تجربه بیشتری کسب کند، شناخت بهتری نسبت به ماهیت بازار داشته باشد و بتواند ارتباط بهتری با بازار برقرار کند. پیشرفت کردن سطح ارتباط با بازار، به معاملهگر در رسیدن به اهداف معاملهگری خود کمک میکند و باعث میشود که به اهداف خود برسند.
رسیدن به اهداف معاملهگری، باعث به وجود آمدن خاطرات مثبت، تجارب مثبت، عزت نفس بالا و حس اعتماد به نفس میشود و به فرد اجازه میدهد که ریسک پذیر تر عمل کند، البته که برای تجارب مثبت نیاز است که اطلاعات بیشتری بررسی شود که باعث کاهش ریسک شده و معاملهگر با آگاهی بیشتری معامله میکند.
همچنین انرژی مثبت و عزت نفس ارتباط دو سویه باهم دارند، یعنی هرچقدر فرد به موفقیتهای بیشتری برسد باعث میشود که عزت نفس بالاتری داشته باشد و در مقابل باعث تقویت انرژی مثبت وی نیز میشود و داخل یک چرخه موفقیت قرار گرفته و پا در مسیر موفقیت قرار میدهد.
همچنین سود کردن یک انرژی مثبت است که باعث میشود، ریسک پذیر تر عمل کند و خود را محدود نکند، اما همین موضوع عامل اصلی خروج زودهنگام از بازار است. یعنی با بررسی اطلاعات اشتباه به منتظر برگشت روند است و همین موضوع باعث میشود که به سود های خود اجازه رشد ندهد و با سود اندک از بازار خارج شود.
ویژگی انرژی منفی و تأثیر آن در معاملهگری
انرژی منفی باعث میشود که معاملهگر احساس کند که بازار میتواند ضرر بیشتری به فرد وارد کند. انرژی با بار روانی منفی باعث میشود که فرد ترس داشته و دایره رفتار خود را محدود کند و باعث کاهش درک هر فرد نسبت به اطلاعات که بازار به فرد مخابره میکند، شود.
انرژی با بار روانی منفی، در ذهن در قالب یک خاطره منفی خود را نشان میدهد که باعث میشود معاملهگر ترس داشته باشد. ترس مانع اصلی عدم رشد و کسب تجربه جدید است، عدم رشد و عدم تجربه جدید باعث میشود که معاملهگر داخل یک چرخه نزولی قرار گرفته و تجارب منفی پشت سر هم تکرار شود که در بازه بلند مدت باعث از دست دادن عزت نفس میشود.
بهعنوان مثال، ترس در معاملهگری یک انرژی منفی به شمار میآید، این انرژی منفی بسته به کیفیتی که دارد بر معاملهگری تأثیر میگذارد. هرچقدر کیفیت انرژی دریافت شده بیشتر باشد، انتخابهای فرد برای معاملهگری محدوده شده و به خاطر ترس از نتایج، باعث منفعل شدن فرد میشود.
همچنین ترس باعث میشود که درک و تجربه از محیط بازار بهدرستی صورت نگیرد و خطاها تکرار شود. اجتناب از موضوع ترس باعث انکار خبر و اطلاعاتی میشود که به معاملهگر ترس انتقال میکند. البته که اگر بهصورت عمدی، معاملهگر اطلاعاتی را حذف کند نیز باعث میشود که متحمل ضرر شود.
زمانی که معاملهگر ضرر میکند، یک انرژی منفی به فرد ارسال میشود، این انرژی منفی باعث میشود که فرد منفعل باشد و این منفعل بودن، اجازه میدهد که موقعیت معاملاتی در ضرر همچنان افزایشیافته و محتمل ضرر بیشتری شود. چرا که معاملهگر دنبال برگشت روند است و صرفاً اطلاعات مثبت رصد میکند تا موقعیت معاملاتی خود وارد سود شود.
ارتباط چارچوب فکری و انرژی ذهنی
تجارب معاملهگری که معاملهگران با انتخابهای خود بر اساس اطلاعات و علم خود دارند، به معاملهگران کمک میکند تا به اطلاعاتی قابل درک از محیط بازار برسند و رفتار بازار را درک کنند، درک رفتار بازار به معاملهگران در رسیدن به چارچوب فکری کمک میکند.
چارچوب فکری، درواقع برداشت معنادار افراد، از اتفاقات عادی و روتین زندگی است. معاملهگران با برداشتهای معنادار، از الگوی رفتاری قیمت، به چارچوب فکری همگام با بازار دست پیدا میکنند. این چارچوب فکری باعث میشود تا معاملهگران، بهراحتی رفتار بازار را درک کنند که نیازمند تجربه و فعالیت متداوم در بازارهای مالی است. «مطالعه مقاله “چارچوب فکری” که بر تاثیر چارچوب فکری در معاملهگری اشاره دارد، خالی از لطف نیست»
چارچوب فکری در واقع انرژیهای دریافت شده از رفتار بازار است که در ذهن ذخیره میشود، این انرژیها میتواند انرژی مثبت یا منفی باشند. جداسازی اطلاعات و انرژی و دستهبندی آن، به درک رفتار بازار کمک میکند و میتوان با روابط علت و معلولی، دنبال اطلاعات بیشتر در بازار بود.
برگزیدن اطلاعاتی که معاملهگر به آن نیاز دارد، بر اساس چارچوب فکری، تأثیر بسزای در تمرکز و درک آن دارد. چرا که معاملهگر نمیتواند راجع به همهچیز اطلاعات کسب کند. همچنین ایجاد چارچوب فکری در بازار، میتواند به شناخت فرصتهای معاملاتی کمک بسازی کند.
مدیریت انرژی ذهنی - ضرر کردن
ضرر کردن بهعنوان یک انرژی منفی شناخته میشود. معاملهگر باید بتواند نسبت به ضرر کردن، واکنش درستی از خود نشان دهد. در ابتدا فرد باید تعریف خود را از ضرر کردن در بازارهای مالی، عوض کند که مستقیماً با روانشناسی معاملهگری ارتباط دارد. سپس باید از ضرر کردن تعریف درستتر و بهینهتری داشته باشد تا بتواند از آن اجتناب کند.
میتوان برای تغییر دیدگاه در زمینه ضرر کردن، از عدم پایبندی به استراتژی معاملاتی، برنامه معاملاتی و قوانین معاملاتی نام برد. یعنی فرد زمانی متحمل ضرر میشود که به هیچکدام از موارد بالا عمل نکند، چهبسا اینکه پوزیشن و موقعیت معاملاتی خود نیز در سود باشد.
همین کار را برای ترس و طمع نیز میتوان انجام داد و از انرژیهای منفی، بهعنوان یک اهرم برای پیشرفت روند معاملاتی استفاده کرد.
خلاصه:
انرژی ذهنی، در واقع سیگنالهای ارسال شده از محیط بیرون به محیط ذهنی است که خود را در قالب الکتریسته نشان میدهد. این انرژی میتواند در دستههای با بار روانی مثبت و منفی قرار بگیرد و این انرژی مثبت و منفی نیز در طیفهای با شدت بیشتر و شدت کمتر قرار میگیرد. این دستهبندی انرژی، به معاملهگر کمک میکند تا بتواند با استفاده از تجارب، به چارچوب فکری همگام با بازار برسد. انرژی با بار روانی مثبت به معاملهگر کمک میکند تا بتواند از منطقه امن خود خارج شده و پا در مسیر توسعه شخصی و رشد قرار دهد که باعث بهبود عزت نفس و اعتماد به نفس میشود. در مقابل انرژی با بار روانی منفی افراد را داخل یک چرخه نزولی قرار داده و باعث کاهش عزت نفس و از دست دادن دارایی میشود.
معاملهگر میتواند با تغییر تعریف مفاهیمی چون ترس و ضرر کردن، از این عوامل در بازار دور شود، چرا که این عوامل ماهیت بازار را شکل میدهند و هیچگاه نمیتوان معاملهگری پیدا کرد که ضرر نکرده باشد.
سوالات متداول
1-انرژی ذهنی با بار روانی مثبت، چه تاثیری در معامله گری دارد؟
انرژی با بار روانی مثبت، به معاملهگر کمک میکند تا بتواند، با استفاده از تجارب و خاطرههای مثبت، به چارچوب فکری همگام به بازار دست پیدا کند. علاوه بر آن سود کردن باعث افزایش عزت نفس، اعتماد به نفس و ریسک پذیر عمل کردن میشود که این عوامل در کنار هم، باعث رشد شخصی و خروج از منطقه امن میشود.
2- چگونه میتوان انرژی ذهنی را مدیریت کرد؟
مفاهیمی چون ضرر کردن، ترس، انتقامگیری و… که عامل اصلی انرژی منفی هستند، باید تعریف جدیدی برای این مفاهیم ایجاد کرد. بهعنوان مثال میتوان از حس ترس به عنوان اهرمی برای یادگیری بیشتر استفاده کند.
کلمات کلیدی :
آموزش بورس، روانشناسی بازار، دوره روانشناسی معامله گری، روانشناسی معامله گری، رفتار پول، روانشناسی مالی، چارچوب فکری، اقلیت برنده، سود مستمر، خطاهای روانشناختی، چرخه های پولی، کنترل ترس درمعامله گری، کنترل طمع در معامله گری، محیط ذهنی، مدیریت معاملات، تئوری انتظار، معامله گری، بازارهای مالی، بورس، فارکس، محیط بیرونی، محیط روانی، رفتار قیمت، کریپتو، روانشناسی کریپتو، روانشناسی فارکس، روانشناسی بورس
Financial psychology, risk management ,Trades management, psychology, psychology of trading, mental environment, behavioral finance, ostrich effect, psychology of market, cognitive biases, frame of mind, Easy trading, money cycle, Expectancy theory