بلاگ Live TSE

روانشناسی مالی چیست؟ – روانشناسی مالی

1401-11-13 مجتبی لطیفی

روانشناسی مالی

مقدمه

روانشناسی مالی چیست؟ روانشناسی مالی چه تاثیری بر روی تصمیمات و رفتار مالی معامله گران و افراد جامه دارد؟ خطاهای روانشناختی که در رفتاری مالی وجود دارد کدامند؟ در این مقاله به بررسی دقیق روانشناسی مالی و تاثیرات آن بر روی رفتار های مالی میپردازیم.

روانشناسی مالی چیست؟

روانشناسی، مطالعه ذهن و رفتار آن است. در روانشناسی مالی هدف این است که به این پرسش پاسخ دهد: افراد چه‌کاری را با پول خود انجام می‌دهند؟ روانشناسی مالی حوزه‌ی وسیعی است که عوامل شناختی، اجتماعی، عاطفی، فرهنگی و… را در برمی‌گیرد، که هنگام تصمیم‌ گیری‌های مالی افراد وارد عمل می‌شوند. به زبان ساده روانشناسی مالی در مورد جنبه انسانی (برخلاف جنبه عددی) معاملات مالی مطالعه می کند.

به عنوان مثال آخرین تصمیم مهم مالی که گرفته اید، (هرچند ممکن است یک تصمیم سودمند و یا ضررده باشد) می تواند تحت تأثیر تصمیمات دیگران نیز قرار گرفته باشد (روانشناسی اجتماعی) یا تحت تأثیر انتظارات فرد از آینده (روانشناسی رشد) و مسائل روان‌شناختی و سوگیری‌ها (روانشناسی روان‌شناختی) باشد.

تاثیر احساسات بر رفتار و تصمیمات مالی - روانشناسی مالی

احساسات، در رفتار افراد تاثیر بسزایی دارد و محرک‌های مثبت یا منفی ایجاد می‌کند، که افراد را به افزایش یا کاهش ظرفیت خود برای پذیرش ریسک سوق می‌دهد. احساساتی مانند اعتماد به‌ نفس، ترس یا شادی بر تصمیمات سرمایه‌گذاری بسیار تاثیرگذار هستند. از سوی دیگر، چارچوب‌ فکری افراد بر مجموعه‌ای از باورها، دانش ها و تجربیات بنا شده است؛ بنابراین رفتار افراد همیشه حاصل پیوند فکر و احساس است.

 تأثیرات احساسات بر رفتار، استراتژی‌هایی را برای تصمیم‌گیری بهتر در امور مالی شخصی پیشنهاد می‌کند. در اینجا، چند نکته برای جلوگیری از تبدیل‌ شدن به دشمن مالی خود، آورده شده است:

مدیریت احساسات: با این کار از فقدان کنترل احساسات، که می‌تواند معامله گران را به تصمیمات مالی بد یا حتی از دست دادن پول سوق دهد، جلوگیری می‌کند.
اعتماد به‌نفس بیش‌ از اندازه: این یک نکته مهم در سرمایه‌گذاری است، زیرا باعث می‌شود معامله گران از خود انتظارات بی‌جا از بازار داشته باشند یا تکیه بر موفقیت های قبلی، تصمیمات بلندپروازانه و غیر واقعی بگیرند.
تمرکز بر روی احتمالات: زیان، ماهیت بازار است؛ اگرچه ممکن است معامله گران متضرر شوند، اما باید آن را رها کرده و روی موضوعات امیدوارکننده متمرکز شود.
اجتناب از تکرار اشتباه: تا زمانی که معامله‌گر از اشتباهات معاملاتی خود درس نگیرد آن را تکرار خواهد کرد.
قبول و رها کنید: زمانی که اتفاقی رخ می‌دهد به‌جای مقابله با آن باید صرفاً آن را قبول کرده و دنبال تصمیمات جدید و بهتر باشید. یعنی با شرایطی که رخ‌داده است، آن را بپذیرید و با توجه به شرایط، بهترین تصمیم خود را بگیرید.

تأثیرات سوگیری‌ های رفتاری بر تصمیمات مالی

سوگیری‌های رفتاری که سوگیری‌های شناختی نیز نامیده می‌شوند، باورهای ناخودآگاهی هستند که بر هر نوع تصمیمی که گرفته می‌شود تأثیر می‌گذارند، بنابراین در نحوه مدیریت و سرمایه‌گذاری نیز موثرند. دانستن اینکه چگونه سوگیری‌ها می‌توانند بر تصمیمات افراد تأثیر بگذارند، برای حفظ دارایی و مدیریت امور مالی شخصی افراد، بسیار مهم است.

در حوزه مالی دو مورد از رایج ترین سوگیری ها عبارتند از: ضرر گریزی و رفتار گله ای.

اولین مورد ضرر گریزی است، این سوگیری باعث می‌شود افراد برای اجتناب از ضرر، بیشتر از سودجویی ارزش قائل شوند. یعنی زمانی که پوزیشن فرد وارد ضرر می‌شود با خیال راحت بازار را دنبال می‌کند و به ضرر خود اجازه رشد می‌دهد، درحالی‌که وقتی پوزیشن وارد سود می‌شود، سریع آن را بسته و از بازار خارج می‌شود و به سود اجازه رشد نمی‌دهد. در واقع این افراد زمانی که سودی از بازار کسب می‌کنند، سریعاً دنبال این هستند که سود را به بازار برگردانند.

دومین سوگیری رایج در حوزه مالی، رفتار گله‌ای است. این‌ مورد زمانی اتفاق می‌افتد که افراد به‌جای اینکه تصمیمات سرمایه‌گذاری خود را بگیرند، با پیروی از آنچه دیگران انجام می‌دهند، سرمایه‌گذاری می‌کنند. به‌عنوان‌مثال، اگر اقوام یا دوستان فردی در بازار سهام سرمایه‌گذاری می‌کنند، ممکن است تحت تأثیر قرارگرفته و شروع به سرمایه‌گذاری در همان بازار کند. هرچند اگر ریسک بالایی داشته باشد.

این سوگیری همچنین شامل «ترس از دست دادن» (fomo) نیز می‌شود و این‌زمانی اتفاق می‌افتد که فرد نمی‌خواهد از منافع احتمالی یک آشنا غافل شود؛ به‌این‌ترتیب، فرد در تصمیماتی شرکت می‌کند که ممکن است به نفع وی نباشد، فقط به این دلیل که دیگران این کار را انجام می‌دهند. از این نظر توصیه می‌شود به‌طور مستقل تصمیم‌گیری کنید و همیشه به دنبال مشاوره حرفه‌ای باشید.

چگونه روانشناسی مالی بر انتخاب‌های مالی تأثیر می‌گذارد؟

برخی از تصمیمات مالی را می‌توان با روانشناسی شناختی توضیح داد که بر نحوه سازمان‌دهی، پردازش و بازیابی اطلاعات توسط مغز متمرکز است. به‌عنوان‌مثال، «ترس از دست دادن» را در نظر بگیرید: مغز انسان درد ناشی از ضرر را بیشتر از لذت یک سود مشابه احساس می‌کند. این یک سوگیری شناختی است و فرد نمی‌تواند احساس «ترس از دست دادن» را تغییر دهد. این دقیقاً نحوه عملکرد مغز فرد است.

وقتی صحبت از روانشناسی شناختی به میان می‌آید، بیشتر اوقات بهترین کاری که می‌توان انجام داد، این است که معاملات اشتباه را بررسی کرده و  تصمیم گیری نادرست که به صورت ناخوداگاه انجام شده است را آموزش‌ دیده و سپس آگاهانه آن را به یک تصمیم درست تغییر داد. تا در مواجهه با شرایط مشابه در آینده، منجر به یک معامله سودده شود. داشتن دفترچه معاملات شخصی برای این امر توصیه می شود.

سایر تصمیمات مالی، تحت تأثیر روانشناسی اجتماعی است که بر نحوه ارتباط فرد با خود و دیگران تمرکز دارد. برای مثال، ممکن است شخصی ثروت را با طمع مرتبط کند، زیرا در اطراف افرادی بزرگ‌شده است که درباره ی ثروتمندان بدگویی می‌کنند. شخص دیگری ممکن است بر این باور باشد که موفقیت مالی برای آن‌ها، افراد را به ارمغان می‌آورد. بنابراین از خرید نوشیدنی برای دیگران در هنگام معاشرت لذت می‌برد.
این باورها نتیجه روانشناسی اجتماعی است. در این مثال‌ها، نگرش یا باوری که ممکن است به طور ناخودآگاه شروع شود، می‌تواند آگاهانه تغییر کند، اگر فرد بخواهد کاری برای تغییر آن انجام دهد.

باورها و نگرش‌هایی که افراد در مورد پول‌ دارند تأثیری عمیق، اما اغلب بررسی نشده، بر رفتارهای مالی فرد می‌گذارد. برخی از مردم پول را با فرصت و آزادی مرتبط می‌دانند. بنابراین از آن برای باز کردن درهای سرمایه‌گذاری جدید یا برای ماجراجویی‌ها و ساختن خاطرات استفاده می‌کنند.

همچنین برخی پول را با امنیت مرتبط می‌دانند و تا آنجا که ممکن است برای حفظ آرامش خود، در پی دراوردن پول بیشتر هستند. اگر ترکیبی از این دو باور باهم وجود داشته باشد، پتانسیل زیادی برای درگیری بر سر اولویت‌های مالی به وجود می‌آورند.

بحث بر سر اینکه کدام رفتار «درست» است احتمالاً بی‌ثمر خواهد بود، اما درک نیاز روان‌شناختی، که هر رفتار در خدمت آن است، می‌تواند به درک مشترک و حل خلاقانه مشکل منجر شود.

روانشناسی مالی - روانشناسی بازار - روانشناسی معامله گری
روانشناسی مالی - ارتباط پول و روانشناسی

تاثیرات روانشناسی مالی بر رفتار مالی

برای بهره‌مندی از روانشناسی مالی، نیازی به آشفتگی مالی یا مشکلات مالی عمده نیست. درک نگرش‌ها و باورهای مالی خود، می‌تواند به فرد کمک کند تا تصمیمات بهتری بگیرد. درک و ارتباط با اقوام خود را بهبود ببخشد و درنهایت به فرد کمک می‌کند تا امور مالی خود را با اولویت‌ها و اهداف خود هماهنگ کند.

یک ذهنیت مالی سالم‌تر، می‌تواند کیفیت زندگی را بهبود بخشد، حتی اگر وضعیت مالی شما اصلاً تغییر نکند. برخی نگرش‌ها و باورها هستند که به‌شدت با رفاه مالی در ارتباط بوده و برخی دیگر با استرس مالی و نارضایتی در ارتباط هستند. یادگیری اصول اولیه یک طرز فکر مالی سالم، یک‌ راه ساده برای بهبود کیفیت مالی زندگی و تصمیم‌گیری فرد است.

اگر می‌خواهید در نحوه مدیریت پول خود تغییراتی ایجاد کنید، یک فعالیت خوب برای شروع این است که نگرش‌ها و باورهایی را که در حال حاضر در مورد پول‌ دارید را بررسی کنید و بپرسید: «آیا این صحیح است؟ آیا پول به من کمک می‌کند؟ آیا این حتی حقیقت دارد؟» اگر پاسخ‌ها منفی است، می‌توانید شروع به چالش کشیدن خود و تغییر شکل آن باورها کنید.

خلاصه:

روانشناسی به معنای مطالعه رفتار و فعالیت‌های مغز انسان است. روانشناسی مالی که رفتار انسان با پول را نشان می‌دهد، شامل حوزه وسیعی از عوامل روان‌شناختی است که فعالیت مالی افراد را تحت الشعاع قرار می‌دهد؛ احساسات تأثیرات مستقیمی بر فعالیت‌های مالی افراد دارد و باعث می‌شود که فرد تبدیل به دشمن مالی خود شود. سوگیری‌های رفتاری که باورهای ناخودآگاه افراد هستند، بر هر تصمیمی تأثیر می‌گذارند و درصورتی‌که فرد، از این سوگیری‌های روان‌شناختی آگاهی نداشته باشد، همچنان به این تله‌ روان‌شناختی دچار خواهد شد. افراد درصورتی‌که در این زمینه‌ها آموزش ببیند و سپس به‌صورت آگاهانه عمل کنند، می‌توانند نتایج آن را بر روی رفتارهای مالی خود ببیند.

سوالات متداول

روانشناسی مالی به افراد چه کمکی میکند؟

روانشناسی مالی، به افراد کمک میکند، تا بتوانند زاویه دید خود را نسبت به پول تغییر دهند تا بتوانند در تصمیمات مالی خود، بهتر عمل کرده و رفتار درست از خود نشان دهند.

خطاهای رایج در روانشناسی مالی کدامند؟

رفتار گله ای و قبول ضرر از خطاهای روانشناختی رایج در روانشناسی مالی محسوب میشوند. به عنوان مثال افراد به دنبال پیروی از جامعه، تصمیم مالی اتخاذ میکنند، که راجع به آن هیچ اطلاعاتی ندارند و در این راه متقبل ضرر های زیادی میشوند. و به دلیل اینکه نمیتوانند شکست خود را قبول کنند، میزان ضرر و هزینه غرق شده خود را روز به روز افزایش میدهند.

مطالب مرتبط

آنالیز پیش گشایش و رصد تحرکات بازیگر رصد تحرکات بازیگر در مچینگ – فیلترهای کاربردی بورس

1403-05-04 مجتبی لطیفی

اندیکاتور RSI چیست؟ – فیلترنویسی کاربردی

1403-04-07 تیم LIVE TSE

آموزش فیلترنویسی, فیلتر صف فروش مشکوک فیلتر صف فروش مشکوک – فیلترهای کاربردی بورس

1403-03-24 تیم LIVE TSE

4.5 19 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
92 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
سلیمان وحدت
میهمان
سلیمان وحدت
1 سال قبل
پاسخ به  مجتبی لطیفی

سلام.به نظر من چندین عامل موثرند:1)عدمشناخت کافی از کندل هاو روندهاونقاط حمایت و مقاومت.2)عدم شناخت کافی از بازار.3)عدم اعتماد به تحلیل های خود.4)اعتماد به نفس بیش از اندازه به تحلیل های خود.5)عدم پذیرفتن شکست.6)اعتماد به گفته ها وتحلیل های دیگران7)عدم مدیریت احساسات.8)نداشتن حدضرر و حد سود.9)طمع.10)عدم آموزش خوب.10)عدم آگاهی از سوگیری های رفتاری.11)ضرر گریزی.12)تلاش برای بدست آوردن سودهای قبلی.13)رفتارهای گله ای.14)قبول نکردن اینکه سهم یا بازار تغییر روند داده.15)تمرکز بر روی احتمالات.16)عدم توجه و بررسی معاملات روزانه از جهت ارزش معاملات و حچم معاملات که مهمتری عوامل هستند.و بررسی روند کاهشی و افزایشی انها.

علی باقری
میهمان
علی باقری
1 سال قبل
پاسخ به  مجتبی لطیفی

مدیریت سرمایه ندارد، حد سود و حدضرر ندارد.

احسان بشیری
میهمان
احسان بشیری
1 سال قبل
پاسخ به  مجتبی لطیفی

حدسود و حدضرر شناور نداره

رضایی
میهمان
رضایی
1 سال قبل
پاسخ به  مجتبی لطیفی

چون فومو و تدس از دست دادن داره

حامد پوسانه
میهمان
حامد پوسانه
1 سال قبل
پاسخ به  مجتبی لطیفی

با سلام . با تشکر از سوال خوب شما

فتحی
میهمان
فتحی
1 سال قبل
پاسخ به  مجتبی لطیفی

چون به حد سود و ضرر پایبند نیستیم و احساس فومو و جاماندن از سود نمیزاره تصمیم درست بگیریم وبا ماندن و ادامه دادن که الان بازار برمیگرده و ضررم جبران میشه باعث این ضرر بزرگ و از دست رفتن سودمون میشه باید مدیریت سرمایه هم رعایت بشه

علی قره داغی
میهمان
علی قره داغی
1 سال قبل
پاسخ به  مجتبی لطیفی

اصولا انسان حریص میباشد و کنترل روی احساسات در معدود انسان است.

حمید نبیلی
میهمان
حمید نبیلی
1 سال قبل
پاسخ به  مجتبی لطیفی

با سلام و درود بر شما،حس طمع آمیخته با خودخواهی باعث میشود عقل انسان خاموش شود و عملاً انسان همراه با سرمایه باارزش خود سوار بر گاو وحشی نمودار شود،داشتن یک سقف معاملاتی راه حل مناسبی برای این مشکل میباشد،🙏🍀

حمید نبیلی
میهمان
حمید نبیلی
1 سال قبل
پاسخ به  حمید نبیلی

با سلام و درود سقف معاملاتی داشتن یک‌استراتژی ورود و خروج مناسب میباشد
طمع را می‌توان به عنوان میل بیش از حد به ثروت در نظر گرفت، آنقدر بیش از حد که گاهی عقلانیت و قضاوت را تحت تاثیر قرار می‌دهد. بنابراین داشتن طمع ممکن است باعث انجام معاملات با ریسک بالا، خرید سهام نامناسب فقط به دلیل افزایش سریع قیمت آن، یا خرید سهام بدون تحلیل و بررسی آن شود.

علاوه بر این، طمع ممکن است سرمایه‌گذاران را ترغیب کند که در معاملات سودآور بیشتر از آنچه که توصیه می‌شود بمانند. طمع در انتهای بازارهای صعودی، زمانی که حدس و گمان بیداد می‌کند و سرمایه گذاران بی‌احتیاط می‌شوند، آشکارتر است

مرتضی ذوالفقاری
میهمان
مرتضی ذوالفقاری
1 سال قبل
پاسخ به  مجتبی لطیفی

درود
اصلی ترین عامل ترس از دست دادن که تو ضمیر ناخوداگاه جایگاه بالایی نصبت به پاداش به دست اوردن داره و در بازار ایران رفتار گله ای افراد در کنش های مالی که باز هم از ضمیر ناخوداگاه سرچشمه میگیره دومین عامل تاثیر گذار است

محمد
میهمان
محمد
1 سال قبل
پاسخ به  مجتبی لطیفی

مدیریت سرمایه رعایت نمیکند

مرتضی کهنسال
میهمان
مرتضی کهنسال
1 سال قبل
پاسخ به  مجتبی لطیفی

با سلام و عرض وقت بخیر،
این تصور وجود دارد که سهم یا نمادی که رشد خوبی داشته احتمال این را دارد که بازهم بازدهی بیشتری بدهد که بعضا صادق هم هست. ولی طمع آنجا شکل میگیرد که در ذهن معامله گر این تصور نقش می‌بندد که بازار نمیتواند او را شکست دهد و او دستان طلایی و جادویی دارد و راه سود گرفتن از بازار در چنگ اوست! دریغ از اینکه بازار همیشه راهی برای بازپس گیری سودهای داده شده را می‌یابد. لذا غرور کاذب و طمعی که ذهن معامله گر را پر میکند می‌تواند بسیار خطرناک بوده و باعث وارد ضرر شدن معاملات وسود ده بشود و خصوصا در بازار سهام ایران گاه می‌تواند منجر به گیر افتادن در صف‌های فروش گردد.
تشکر از توجه شما
مرتضی کهنسال

محمد
میهمان
محمد
1 سال قبل
پاسخ به  مجتبی لطیفی

با سلام
اولین نکته در مورد این پرسش میتوان اینگونه توضیح داد اگر در نظر داشته باشیم که بخش کوچکی از معامله گر ها سودده هستند پس اکثرا دچار ضرر های قبلی شدن و معاملاتی که به سوددهی میرسد باعث میشه که اشخاص حس انتقام از بازار را داشته باشند و بخواهند همه ضررهای قبلی رو از طریق همین معامله جبران کنند
اضافه کردن حجم های زیاد به معاملاتی که وارد سود شدن ( نادیده گرفتن مدیریت سرمایه) یکی از اقداماتی هست که این اشخاص انجام خواهند داد
دومین نکته را میتوان نداشتن تحلیل برای نقطه خروج و نداشتن استراتژی خروج عنوان کرد
سومین نکته نداشتن معامله جایگزین برای بعد از خروج از معامله اول هست به اینصورت که شخص دچار FOMO یا احساس جاماندگی از بازار بهش دست میده و چون بقیه دارایی های اون بازار دارن رشد میکنند دچار این اشتباه میشوند که معامله در سود خود را باز نگه دارن به گمان اینکه هنوز به رشد خودش ادامه خواهد داد

رضایی
میهمان
رضایی
1 سال قبل
پاسخ به  مجتبی لطیفی

طمع در معامله ریشه در افراد و چارچوب فکری فرد دارد که باعث میشود فرد به اشتباه به این تله دچار شود

سید حسن میرصفائی
میهمان
سید حسن میرصفائی
1 سال قبل
پاسخ به  مجتبی لطیفی

بدلیل اینکه مهارت کافی نداشته وجاهای ورود و خروج را دقیقا نمیدانیم وفکر میکنیم میدانیم ودر تله گیر خواهیم کرد

Hamiddddd
میهمان
Hamiddddd
1 سال قبل
پاسخ به  مجتبی لطیفی

علت های زیادی را میتوان ذکر کرد:
۱.نداشتن سواد بورسی و عدم کسب علم
۲.نداشتن استراتژی و معیار قرار دادن روش های کانال ها و افراد سودجو و ناکارآمد
۳. خرید سهم نوسانی اما بعد تغییر استراتژی ب علت های مختلف
۴. حس جا ماندن از بازار ب علت ضرر های قبلی
۵.نگرانی بابت اینکه بعداز فروش سهم رشد بیشتر بکند
۶. و مهم ترین عامل در بازار ایران را می توان عدم اعتماد کلی مردم ب بازار دانست و همچنین بازاری ک به یک شایعه واکنش نشان داده و شاخص منفی یا مثبت میشود

حمید عرب نژاد
میهمان
حمید عرب نژاد
1 سال قبل
پاسخ به  مجتبی لطیفی

؟ معامله گر چرا در معاملات سود ده طمع میکند و به این تله روانشناختی دچار میشود

۱. ممکنه معامله گر چندین معامله اشتباه انجام داده باشه؛ حالا با کسب سود بیشتر میخواد که اشتباهات گذشته را جبران کنه که دچار طمع میشه

SDT
میهمان
SDT
1 سال قبل
پاسخ به  مجتبی لطیفی

سلام .اول بخاطر اینکه معاملات قبلی ک انجام داده زیانده بوده براش و با این کار میخواد ضررهای قبلیش رو جبران کنه
دوم اینکه میترسه از بازار و سودش جا بمونه و از بقیه عقب بیوفته
سوم هم کسب سود شیرینه و لذت بخش پس طبیعیه ک باعث طمع بشه

محمد
میهمان
محمد
1 سال قبل
پاسخ به  مجتبی لطیفی

به نظر من یک معامله گر حرفه ای باید آموزش ببینه و بدونه از یک معامله چی میخواد و بلد باشه بعد از زدن دکمه خرید ،تا رسیدن به هدفت و یا زدن حد ضررت بفروشه
بهترین حالت برا خودش دلیل برا خریدیک سهم و دلیل برا فروش داشته باشه و براش مهم نباشه بعدش چی میشه
همیشه فرصت هست

فرید
میهمان
فرید
1 سال قبل
پاسخ به  مجتبی لطیفی

آموزش صحیح در مورد بازارهای مالی، روانشناسی و خودآگاهی و شناخت خطاهای ذهنی، پول مازاد، رعایت مدیریت سرمایه بسیار به معامله گر کمک می کند.

محسن بهاری
میهمان
محسن بهاری
1 سال قبل
پاسخ به  مجتبی لطیفی

استفاده از پولی که بهش نیاز نیست و در کوتاه مدت باعث به خطر افتادن زندگی فرد نمیشه میتونه در این مسیر تاثیر گذار باشه

محسن
میهمان
محسن
1 سال قبل

سلام آقای لطیفی
شنیدم برخی از معامله گران بزرگ از تصور آینده یا همون قانون جذب هم استفاده کردند، اگر ممکنه در این مورد هم مطلبی ارائه کنید

مهدی شهبازی
میهمان
مهدی شهبازی
1 سال قبل

بخاطر اینکه سود بیشتری بکند / البته که با توجه به سودی که کرده است به خود قره میشود که قطعا انتخاب درستی داشته که تا بخ حال سودده بوده به همین لحاظ اعتماد خود را بصورت روانی بیشتر میکند که منجر به ضرر میشود.

مرید گوران
میهمان
مرید گوران
1 سال قبل

استراتژی داشتن و پایبند بودن به استراتژی میتواند اثر پارامتر طمع رو از بین ببرد. اما در کل طمع از کمبود شروع میشود. خیلی مهم هست ذهنیت کمبود خودمون رو کنترل کنیم و ذهنیت فراوانی داشتن رو تمرین باید کرد و این که بازار همیشه هست و میتوان از اون سود کسب کرد و جا نخواهیم ماند.

بهرام تیماس
میهمان
بهرام تیماس
1 سال قبل

سلام …
طبق مقاله فوق الذکر … شناخت روانشناسی مالی که نتیجه ارتباط رفتادرهای انسانها به مسایل مالی است .بایستی کنترل شود .. یعنی احساسات و دانایی افراد با تصمیمات بایستی مورد بررسی قرار گیرد .. حذف احساسات امکان پذیر نیست چرا گه ما ربات نیستیم و برای تصمیم گیری های مهمتراز مالی هم احساسات را دخیل میکنیم … همیشه هم دانایی فردی کارگشا نیست چه بسا اینکه دیگران از هوش و دانایی بیشتری برخوردار باشند .. بنظر میرسد بایستی در مباحث مرتبط با تصمیمات مالی .. برای یک مدت معین مثلا یکماهه یا سه ماهه ویا … شرایط روحی و جسمانی و دلایل ورود به تصمیم مالی (خواه خرید و خواه فروش ) را یاداشت کرد و بعد .. رگرسیون بین موفقعیت تصمیمات مالی ( معمولا با سود سنجیده میشود ) را با احساسات برای هر فردی مورد بررسی قرار داد … مثلا فردی وقتی خیلی شاد باشد ممکن است معامله موفق نداشته باشد … یا فردی احساس خوبی نداشته ولی معامله موفقی داشته چراکه به اصول و قواعد ورود به معامله (استراتژی معامله خودش ) پایبند بوده است ..اصولا ترس و طمع هر دو لبه های یک قیچی هستند که اگر مدیریت نشود ضرر شناسایی میشود … اگر دفترچه معاملاتی داشته باشیم و بعد از مدتی آن را مطالعه کنیم درس خواهیم گرفت که در چه شرایطی موفق و یا ناموفق بودیم …و براساس آن میتوانیم استراتژی خودمان را اصلاح کنیم … اینکه طمع و یا ترس داریم بخاطر این است که استراتژی مناسبی هنوز برای خودمان نداریم ..

رجبعلی اخلاقی
میهمان
رجبعلی اخلاقی
1 سال قبل

سلام چون دچار سوگیری ضرر گریزی می شود

رضا زیبایی
میهمان
رضا زیبایی
1 سال قبل

با سلام و عرض ادب 1) نداشتن استراتژی 2) نداشتن حدسود 3)به حد کافی ندیدن آموزش 4) عدم کنترل روی احساسات

بابک لطفی
میهمان
بابک لطفی
1 سال قبل

عرض سلام
برخی از اشتباهات رایجی که توسط معامله گران انجام میشود عبارتند از:
میانگین گرفتن در موقعیت های مختلف سهام بدون دقت به جایگاه و مسائل تکنیکال و بنیادی، تحقیق نکردن، معامله کردن بیش از حد، پیروی بیش از حد از توصیه های اشخاص دیگر، عدم short selling (فروش های کوتاه مدتی)، معمالات احساساتی و انتقام گیری از بازار، صبر کم و …

رضا
میهمان
رضا
1 سال قبل

حس طمع و ثروت اندوزی به طور غریزی در وجود همه ی ما انسان ها هست که اگه کنترل نشه انسان را از دایره ی تفکر منطقی و درست خارج میکنه بنابراین داشتن طمع ممکن است باعث انجام معاملات با ریسک بالاخرید سهام نامناسب فقط به دلیل افزایش سریع قیمت آن یا خرید سهام بدون تحلیل و بررسی آن شود که باعث میشه سرمایه گذار بیشتر از اون چیزی که در معامله سود آور باید باشه در سهم بماند .
یک معامله‌گر باید یاد بگیرد که این غریزه را بشناسد و یک سیستم معاملاتی مبتنی بر تفکر منطقی داشته باشه و به اون پایبند باشه اغلب افرادی که در سال 99 علی رغم سود های آنچنانی بدلیل طمع در باتلاق ضرر گرفتار شدن

مریم جعفری زاد
میهمان
مریم جعفری زاد
1 سال قبل

سلام و عرض ادب
طمع ثبات فکری را تحت تاثیر قرار می‌دهد و تمرکز را به سمت پول بیشتر سوق می دهد. اضافه کردن سرمایه در معاملات سودده حساب معاملاتی را خالی می‌کند. ترس از جا ماندن و پایبند نبودن به سیستم معاملاتی (استراتژی شخصی)باعث میشود معامله گر به تله بیفتد
طمع با رعايت مدیریت و انضباط کنترل می‌شود. یکی از لازمه ها، مشخص کردن حد ضرر و سود میباشد.

فرامرز خدائی
میهمان
فرامرز خدائی
1 سال قبل

با توجه به اینکه انسان ذاتا به داشته های خودش قانع نیست و همواره احساس کمبود دارد لذا این مسئله باعث بروز تمایل و حس زیاده طلبی یا حرص در انسان میشود از جمله حرص تصاحب پول بیشتر برای رفع کمبودهای مادی خودش . به این خاطر وقتی وارد بازار میشود تمایل دارد که تمام خواسته هایی که تو زندگی دارد و بهش نرسیده را از بازار بگیرد حال کافی است این شخص به فرض در خرید سهمی بعد از مدتی به سود هم برسد در اینصورت 2 احساس بر او و تفکر منطقی اش غالب میشود یکی تمایلش به کسب پول بیشتر از بازار و دوم تصور اینکه چون توانسته به سودی برسد ، دچار یک اعتماد به نفس کاذب میشود که میتواند و بلد هست که سود بیشتری کسب کند چون فکر میکند که او بوده که سود کسب کرده نه اینکه بازار به او سود داده است و این باعث میشود که به این منطق فکر نکند که هر سهمی ذاتا پتانسیل محدودی برای رشد ممکن است داشته باشد.

رضایی
میهمان
رضایی
1 سال قبل

چرا تایید نمیکنید

فرزانه قنبرزاده
میهمان
فرزانه قنبرزاده
1 سال قبل

؟ معامله گر چرا در معاملات سود ده طمع میکند و به این تله روانشناختی دچار میشود

۱. ممکن است معامله گر چندین معامله اشتباه انجام داده باشد؛ حالا با کسب سود بیشتر میخواهد که اشتباهات گذشته را جبران کند که دچار طمع میشود.

۲. معامله گر ممکن است بخاطر عدم کسب سود افسرده شود و حالا با یک معامله سود ده حال خوبی بدست آورد و این خوشحالی و حال خوب باعث طمع شود.

۳. ترس در معامله هم دلیل دیگری برای حرص و طمع محسوب مشود. معامله گر میترسد بعد از خروج از معامله ،سهم همچنان روند صعودی خود را ادامه دهد.

۴. معامله گر توانایی تحلیل روند سهم و بازار را ندارد. شاید برحسب اتفاق سوار بر موج صعودی شده و این صعود او را مغرور کرده است. مغرور بودن در معاملات هم منجر به طمع میشود.

تقی وهاب رجایی
میهمان
تقی وهاب رجایی
1 سال قبل

جامپ سرانه. حجم مشکوک و فروش درشت به همراه جمع اوری شناوری توسط حقیقی ها در چند رو پیاپی از مشخصات سهم های پروژه است…..

مجتبی درم بخش
میهمان
مجتبی درم بخش
1 سال قبل

چون به استراتژی اش پایبند نیست و حد سود و حد ضرر ها برایش هنگامی که معامله در سود یا ضرر هست بی معنا میشوند.به نظر من در اجرای استراتژی باید مثل یک ربات دقیق و بی ملاحظه بود.

وحیدفاخری
میهمان
وحیدفاخری
1 سال قبل

سوال مسابقه

وحیدفاخری
میهمان
وحیدفاخری
1 سال قبل

یکی از دلایلی که باعث میشه معامله گر در سود طمع کنه و در نقطه مناسب نتواند سیو سود کنه ضررهای قبلی در بازار سرمایه هست که حس جاماندگی و بی ارزش شدن سرمایه را نسبت به تورم و سایر بازارهای مالی در خود بوجود می آورد

جواد اکبری
میهمان
جواد اکبری
1 سال قبل

با سلام
يکى از مهمترين دلايل كامل نبودن استراتژيست يعنى هنگام خريد هدف قيمتى مشخص نكردند و يكى از دلايل تاثير گذار ديگر ميتونه تريل نكردن معامله باشه

موسی شهیدی
میهمان
موسی شهیدی
1 سال قبل
پاسخ به  مجتبی لطیفی

با سلام و عرض ادب
به نظر بنده دلیل اینکه معامله گر در معاملات سودده طمع میکند این است که وقتی معامله ای به سود میرسد معامله گر به خاطر اینکه تحلیل و تشخیص درستی انجام داده دچار فرااعتمادی یا اعتماد بنفس بیش از حد میشود و به حجم معامله در سود اضافه می کند و وقتی سهم اصلاح میکند حاضر به قبول شکست خود نیست و موجب زیان سنگین به معامله کر میشود.

علیرضا دهقانزاده
میهمان
علیرضا دهقانزاده
1 سال قبل

با سلام . چرا افراد زمانی که در ضرر می روند حد ضرر را فراموش کرده و در سود اجازه رشد به سود ها نمی دهند.
به نظر من مهمترین شرط یک معامله گر ، داشتن امادگی ذهنی و ارامش خاطر هنگام معاملات است در در درجه دوم ویژگی یک معامله گر داشتن دانش ، تجربه ، مهارت ، قدرت تحلیل و استراتژی است.
پس اگر قبول کنیم یک معامله گر یک استراتژی سوده ده قبلا بک تست گرفته دارد . در نگاه اول و پاسخ اول عدم پایبندی به استراتژی باعث این رفتار متضررانه میشود . چون استراتژی اون قبلا بک تست سوده ده گرفته و فرض هم بر این است فرد دارای دانش و مهارت فنی لازم جهت ترید است.
اما خوب که نگاه میکنیم این ویژگی شخصی فرد بوده که به اجازه پایبندی به استراتژی سو د اور شخصیش را نداده.
مثلا او ترسو بوده یا هیجانی و تحت تاثیر جو بازار بعضی از ایتم های لازم استراتژی را قبل خرید یا فروش فراموش کرده.
وا حتمالا عوامل ژنتیک و محیطی هم خیلی روی ویژگی های شخصیتی فرد اثر دارد.
راه حل اول . تکرا ر و تمرین در بازار و یاداشت مداوم اشنباهات و موفقیت ها تا اینکه این تکرار مداوم ، ویژگی شخصیتی و ذهنی فرد را به یک تریدر واقعی تبدیل کند. و همین طور تکرار و تکرار نظم زندگی بعد تایم بازار
راحل دوم .‌تغییر نگرش و استراتژی متانسب با ویژگی شخصیتی.

نفیسه
میهمان
نفیسه
1 سال قبل

نداشتن1_ علم کافی دربازار های مالی 2_نداشتن حد سود وحدضرر

حبیب الله شایگانی
میهمان
حبیب الله شایگانی
1 سال قبل

گاهی تعصب داشتن روی بعضی سهم ها خودش عامل ضر رو زیان میشود چرا که سهامدار نمیخواهد بپذیرد اشتباه تحلیل کرده و یجای خروج به موقع از سهم سعی میکند عوامل دیگر را مقصر دانسته و زیانش را توجیه نماید

یک سوال
لطفا بفرمایید چگونه میشود براحتی از یک سهمی که وارد ضرر شده خارج شد و سراغ سهمی رفت که سود ده میباشد ؟

عادل عطارزاده
میهمان
عادل عطارزاده
1 سال قبل

طمع با رعایت انضباط، کنترل می شود. به همین علت، افرادی که منظم هستند به ندرت در دام طمع می ‌افتند چراکه نوعی برنامه ‌ریزی دارند که موجب منطقی پیش رفتن معاملات خود خواهد شد.
علاوه بر این، یکی از لازمه های ورود به هر معامله ای، مشخص کردن حد ضرر و سود خود در آن معامله است. این کار نسبت ریسک به ریوارد معامله‌گران را مشخص می کند، چیزی که در بلند مدت، تاثیر بسزایی در موفقیت معامله گر می گذارد.
البته مدیریت طمع چیزی نیست که در مدت کوتاهی به دست آید. اما اگر معامله گر بداند که تاثیرات منفی ای که طمع کردن به دنبال دارد، چگونه سرمایه شما را تحت تاثیر قرار می دهد. قطعا در از بین بردن این احساس، ثابت قدم تر خواهد شد.