1403-09-01 تیم LIVE TSE
معامله گر پویا – روانشناسی معامله گری
1402-02-15 مجتبی لطیفی
مقدمه
معامله گر پویا به چه معنی است؟ پویا بودن در بازار چه کمکی به معامله گر میکند؟ ارتباط معامله گر پویا و روانشناسی بازار چیست؟ در این مقاله قصد داریم به یکی از ویژگیهای معاملهگران موفق، یعنی پویا بودن رفتار معاملهگران بپردازیم.
بازار و معامله گر پویا
بازارهای مالی همواره عملکردی پویا از خود نشان میدهند. به این صورت که ممکن است در یک هفته انتظارات بازار بارها عوض شده و سرمایهگذاران و مارکت میکرها انتظارات جدیدی برای خود نسبت به آینده بازار داشته باشند. این پویایی به معاملهگر نشان میدهد، برای اینکه بتواند در بازار تبدیل به معاملهگر موفقی شوند، نیاز است که این پویایی بازار را در مرحله اول قبول کرده و در مرحله بعد، خود را وفق دهند و تبدیل به معامله گر پویا شوند.
بهعنوان مثال فرض کنید بر اساس گذشته بازار معاملهگر انتظار اصلاح بازار را دارد و این انتظار نیز معقول است. ولی یک خبر باعث به وجود آمدن ریسک پذیری در بازار شده و باعث میشود بازار وارد یک روند صعودی شده و رشد کند. حال معاملهگری که به پویایی بازار اعتقاد ندارد، در ورود به معامله دچار اشتباه شده و معمولاً از بازار جا میماند، اما معامله گر پویا که منعطف است، همواره خود را با شرایط جدید بازار وفق داده و دوباره وارد بازار میشود.
همچنین اگر معامله گر پویا از رفتار خود به درک درستی برسد، یعنی این منعطف بودن به چارچوب فکری خود تبدیل شود، میتواند راحتتر با شرایطی که در بازار و محیط بیرون رخ میدهد ارتباط برقرار کرده و شرایط را کنترل کند.
این پویایی بازار از اقتصاد نشاءت میگیرد چرا که علم اقتصاد یک علم شناور است و همواره بر اساس اطلاعاتی که منتشر میشود خود را با شرایط جدیدی اقتصادی وفق میدهد «دست نامرئی در اقتصاد کلاسیک» و تغییر چرخههای انبساطی و انقباضی وابسته به اطلاعات منتشر شده زودتر یا دیرتر رخ میدهد. این شناور بودن علم اقتصاد تأثیر خود را در بازارهای مالی نیز گذاشته و باعث شده است که بازار نیز پویا باشد.
ارتباط بازار و معامله گر پویا
بر اساس ویژگی فردی انسان، انسان دنبال کنجکاوی هست و همواره پس از تکراری شدن یک مبحث به مبحث بعدی سوق پیدا میکند. این نوع تعامل انسان با محیط اطراف در واقع از کنجکاو بودن انسان نشاءت گرفته است. احساسات یکنواختی باعث میشود تا معاملهگر دنبال چیزهای جدیدی برای تنوع باشد.
بهعنوان مثال وقتی یک مهارت را معاملهگر کامل آموزش میبیند، گامهای آموزش آن به سطح خودآگاه منتقل میشود و سپس با تکرار و ممارست آن آموزشها تبدیل به ناخودآگاه شده و در مرحلههای بعدی صرفاً با انجام چند کار ساده، به همان نتیجه مطلوب میرسد و درواقع این مهارت تبدیل به ملکه ذهن میشود.
برای یادگیری یک مهارت بهتر است کل پرسه یادگیری را به گامهای کوچکتر تقسیم کرده و سپس با یادگیری گامهای کوچک و اتصال آن گامها به یکدیگر، به کل پرسه تسلط پیدا کرد. به این خاطر نمیشود روی یادگیری دو مهارت متفاوت تمرکز کرد ولی زمانی که یکی از این دو مهارت تبدیل به ملکه ذهن میشود، یادگیری مهارت جدید به دلیل تنوع طلب بودن انسان و حس کنجکاوی یک نیاز است.
معاملهگر هرچقدر بیشتر آموزش ببیند و مهارتهای بیشتر کسب کند، بهتر میتواند با محیط بازار و بیرون ارتباط برقرار کند. چیزی که نیاز است تا معاملهگر به سمت یادگیری سوق پیدا کند، قبول کردن اینکه معاملهگر هنوز میتواند به اطلاعات جدیدی دست پیدا کند و انتخاب این موضوع بهعنوان چارچوب فکری، به معاملهگر کمک میکند تا اطلاعات جدیدی وارد ذهن وی شود. «مطالعه مقاله انرژی ذهنی»
ارتباط معامله گر پویا و باورهای کلیشهای
انسان در کودکی یک سری باورهای را تجربه میکند و این تجربیات در ذهن خود بهعنوان واقعیت تلقی میشود. فرد در مسیر رشد بهصورت تجربی با برخی از این باورها مواجه شده و زمانی که نقض آن را میبیند، آن باور را دور انداخته و جایگزین جدیدی برای باور انتخاب میکند. اما برخی باورهای اولیه که دارای انرژی منفی هستند، به دلیل ترس، آن باورها باعث محدود و منعفل شدن فرد شده و کنار گذاشتن این باورها برای فرد سخت است، از این باورها بهعنوان کلیشه یاد میشود. کنار گذاشتن باور های کلیشه ای یکی از راه های تبدیل شدن به معامله گر پویا است.
بهعنوان مثال تجربه معاملهگری که در روند نزولی وارد بازار میشود باتجربه معاملهگری که در روند صعودی وارد معامله میشود متفاوت است. چراکه آن معاملهگری که در روند نزولی وارد بازار شده است به باورهای همچون حد سود بسیار پایبند است چرا که بارها تجربه کرده است که موقعیت معاملاتی در سود خود به ضرر تبدیل شده است. اما معاملهگری که در روند صعودی وارد بازار میشود، با باورهای متفاوتی پا به بازار میگذارد چرا که وقتی حد سود برای سهم انتخاب میکند و زمانی که حد سود فعال میشود از بازار خارج میشود، میبیند که قیمت به روند صعودی خود همچنین ادامه میدهد.
راهحل این موضوع این است که نسبت به شرایطی که معاملهگر در آن قرار دارد باید تصمیم بگیرد. در روند نزولی یک سری رفتار را از خود نشان دهد و در روند صعودی رفتار متفاوتی از خود نشان دهد چراکه بازار پویا است.
همچنین معاملهگری که بارها موقعیت معاملاتی خود از سود به ضرر عوض شده است، حد سود انتخاب نکردن یک ترس برای وی است چرا که یک تهدید بهحساب میآید. در واقع، چیزی که معاملهگر ترس دارد یک تهدید است که ان را درگذشته تجربه کرده و از آن تجربه یک خاطره منفی در ذهن فرد باقیمانده است و در مواجههای بعدی با این نوع تجربه، اثر خودش را در قالب ترس میگذارد.
ارتباط معامله گر پویا و روانشناسی بازار
پویایی بازار به این معنی است که انتظارات بازار نسبت به تغییر شرایط، عوض میشود و اطلاعات جدیدی را مطلوب خود میداند، روانشناسی بازار نیز به این موضوع تمرکز دارد ولی با این تفاوت که بر اساس دوره ریسک پذیری و ریسک گریزی سنجیده میشود. حال برای اینکه بتوان بین این دو مورد ارتباط برقرار کرد باید به اطلاعات زیادی اجازه ورود به ذهن داد.
معاملهگر هرچقدر به اطلاعات زیاد دسترسی داشته باشد، بهتر میتواند تصمیم بگیرد همچنین انکار ندانستهها برای فرار از واقعیت و بررسی اطلاعات جدید به معاملهگر ترس و اضطراب منتقل میکند. اذعان به نیاز برای یادگیری اطلاعات جدید آسان نیست، اعتراف به اینکه راجع به یک سری اطلاعات، آگاهی نداریم یا آن چیزهای که میدانیم بهاندازه نیاز نیست، یک پارادوکس مهم در زندگی است.
نکته مهم این است که چگونه معاملهگر باید بداند که چیزی نمیداند مخصوصاً زمانی که چارچوب ذهنی اشتباه باعث جلوگیری از ورود اطلاعات جدید به ذهن میشود؟
بهعنوان مثال قبول کردن اینکه “معاملهگری آسان است” باعث جلوگیری از ورود اطلاعاتی که واقعیت را بازگو میکند، میشود. مقابله آگاهانه با واقعیت باعث به وجود آمدن استرس و ترس در معامله میشود و مانند شناگری وسط رودخانه برخلاف جهت آب شنا میکند.
مقابله آگاهانه از ورود اطلاعات جدید به مغز علاوه بر استرس و ترس، باعث به وجود آمدن احساس نارضایتی فرد شده و باعث میشود تا به باورهای خود تخریبی اجازه رشد دهد. زمانی که فرد تصمیم میگیرد که اعتراف کند که آگاهی از محیط بیرون ناقص و ناکافی است، یک پیشرفت برای فرد به شمار میآید و در طول مسیر رشد باعث میشود که شروع به تکمیل کردن اطلاعات از شرایط بیرونی کند.
معاملهگر باید قبول کند که سیستم معاملاتی و سبک تحلیل گری که دارد ممکن است یک روزی ناکارآمد شود. زمانی که این موضوع را درک میکند و به ناکارآمد شدن تحلیل گری خود اعتراف میکند، میتواند راههای دیگری را یاد گرفته و تجربه کند.
خلاصه:
معامله گر پویا به معنی این است که معاملهگر نسبت به شرایطی که رخ میدهد، واکنش درستی از خود نشان میدهد و پویا است. این ویژگی به معاملهگران کمک میکند تا زمانی که ریسک پذیری یا ریسک گریزی در بازار حاصل میشود، از بازار جا نمانند و رفتار مناسب را در زمان درست از خود نشان دهند.
همچنین برای اینکه بتوان معامله گر پویا شد، باید با باورها و کلیشههای گذشته خود مقابله کرد و از منفعل بودن و حسهای چون حس ترس برای عوض کردن بارها مقابله کرد و بر اساس انرژی ذهنی دنبال تغییر چاچوب فکری بود تا به اطلاعات جدیدی که معاملهگر به آن نیاز دارد، اجازه ورود به ذهن داشته باشد.
سوالات متداول
1-مزایای معامله گر پویا چیست؟
معامله گر پویا بودن به فرد کمک میکند تا زمانی بازار چرخه ریسک پذیری یا ریسک گریزی را تجربه میکند، واکنش درستی داده و با بازار هم جهت شود و از روند بازار جا نماند.
2- چرا باید در بازار های مالی پویا بود؟
به دلیل اینکه بازار مکانی پویا است و علم اقتصاد نیز همواره رفتاری پویا از خود نشان میدهد، پویا بودن در بازارهای مالی کمک بسزای در درک رفتار بازار، رفتار معامله گران دیگر و… میکند و میتوان با رسیدن به پویایی، کمتر از حرکات بازار تعجب کرد.
کلمات کلیدی :
آموزش بورس، روانشناسی بازار، دوره روانشناسی معامله گری، روانشناسی معامله گری، رفتار پول، روانشناسی مالی، چارچوب فکری، اقلیت برنده، سود مستمر، خطاهای روانشناختی، چرخه های پولی، کنترل ترس درمعامله گری، کنترل طمع در معامله گری، محیط ذهنی، انرژی ذهنی، مدیریت معاملات، تئوری انتظار، معامله گری، بازارهای مالی، بورس، فارکس، محیط بیرونی، محیط روانی، رفتار قیمت، کریپتو، روانشناسی کریپتو، روانشناسی فارکس، روانشناسی بورس
Financial psychology, risk management ,Trades management, psychology, psychology of trading, mental environment, behavioral finance, ostrich effect, psychology of market, cognitive biases, frame of mind, Easy trading, money cycle, Expectancy theory