1403-09-01 تیم LIVE TSE
چالش های معامله گری – روانشناسی بازار
1402-05-05 مجتبی لطیفی
مقدمه
چالش های معامله گری تشکیل یافته است از وسوسه ها، خطرات و مشکلات معاملهگری که برای برطرف کردن این چالشها نیازمند درک رفتار خود و کنترل داشتن بر رفتار های شخصی است. وسوسه های معاملهگری باعث میشود که فرد صرفا دنبال تحلیلگری در بازار باشد و زمان زیادی را صرف بالا بردن مهارت های تحلیلگری کند که متناسب با آن احتمال موفقیت کاهش پیدا میکند. همچنین خطرات معاملهگری شخصیت فرد را پوشش میدهد. فرد اگر در کودکی احساسات خود را سرکوب کند یا فردی باشد که عزت نفس پایینی داشته باشد، راه سختی برای تبدیل شدن به معاملهگر حرفهای دارد، چرا که معاملهگری در واقع بر موضوع خودباوری تمرکز دارد.
بیشتر مشکلات معاملهگری به دلیل داشتن تصورات غلط، راجع به بازار است. اکثر افرادی که در بازار های مالی ضرر های زیادی تجربه میکنند، به دلیل داشتن تصورات غلط راجع به ماهیت بازار است چرا که فکر میکنند بازار مکانی است که احساسات خود را بروز دهند یا صرفا برای هیجان معاملهگری کنند. در این مقاله به بررسی چالش های معامله گری میپردازیم.
چالش های معامله گری - وسوسه های معامله گری
بر اساس آمارها و تحقیقات انجام شده، چیزی نزدیک به 95 درصد معاملهگران در بازار های مالی شکست میخورند. دلیل اصلی عدم موفقیت معاملهگران در بازار، تصورات اشتباه راجع به بازار های مالی است. تصورات اشتباهی که افراد آن را جذابیت های معاملهگری مینامند. از جذابیت های معاملهگری میتوان به رقابت در بازار یا سود های رویایی و… اشاره کرد.
اما اصلیترین عامل جذابیت بازار، آزادی نامحدود است. یعنی تحت کنترل گروهی نبودن و آزادی انتخاب داشتن. البته که معاملهگر باید توجه داشته باشد که آزادی یک شمشیر دو لبه است. اگر ذهن انسان آزاد رشد کرده باشد، این آزادی عاملی است که فرد از بازار آسیب دیده و ضرر های بسیاری را متحمل شود. ولی اگر معاملهگر ذهن خود را بر اساس چارچوب و قواعد رشد داده باشد باعث موفقیت فرد در بازار میشود. به عنوان مثال در نظر داشته باشید که فرد قبل از شروع بازار از خود سوالتی چون “امروز برای معاملهگری مناسب است یا خیر؟” یا “امروز از لحاظ روحی روانی، آیا تمرکز کافی برای معاملهگری دارم یا خیر؟” و سوالاتی از این قبیل میپرسد، نشان دهنده این است که فرد بر رفتار خود و قدرت اختیار خود، تسلط کافی دارد. در واقع زمانی معاملهگر به موفقیت در بازار میرسد که بتواند به سمت تربیت ذهن و خودسازی حرکت کند.
یکی از وسوسه های که عمده افراد را تهدید میکند، یادگیری سبک های متفاوت تحلیلی است. چرا که باعث میشود احتمال موفقیت فرد در بازار کمتر شود. به عنوان مثال فرض کنید یک معاملهگر به یک سبک از تحلیل اشراف حداکثری دارد، احتمال موفقیت فرد بر اساس قواعد ریاضی 1/2 است. در مقابل فردی را در نظر بگیرید که به 2 نوع سبک تحلیلی اشراف حداکثری دارد، احتمال موفقیت فرد بر اساس قواعد ریاضی 1/4 است. چرا که 1/2 * 1/2 = 1/4
ریشه اصلی این وسوسه در بازارهای مالی، کنجکاوی و علاقه به یادگیری مباحث جدید است. این موضوع ریشه در ناخودآگاه فرد دارد که باعث میشود در بازار مثل کودک عمل کند و به دنبال یادگیری مهارت های متفاوت باشد. چرا که کودک به صورت ناخودآگاه به دنبال یادگیری مهارت های جدید است و این حس کودکی خود را در قالب کنجکاوی برای کسب مهارت های جدید و رفتن به سمت یادگیری های جدید نشان میدهد.
.البته که یادگیری لزوما بد نیست، ولی یادگیری مهارت های غیرکاربردی که صرفا ذهن را درگیر میکند و به بهرهوری در معاملهگری کمک نمیکند، یکی از چالش های معامله گری است
چالش های معامله گری - خطرهای معامله گری
خطرهای معاملهگری در واقع تداخل شخصیت هر فرد با کاری که انجام میدهد، است. فرض کنید فردی در کودکی احساسات و آرزوهای خود را سرکوب کرده است، این فرد در بزرگ سالی با مشکلی به نام عدم عزت نفس مواجه میشود و توانایی حرف زدن در جمع، عدم توانایی معامله گری و… را نخواهد داشت.
دلیل عدم توانایی فرد ریشه در کودکی وی دارد، چرا که با سرکوب شدن احساسات، این اتفاق در قالب انرژی منفی در ذهن ذخیره میشود و با ادامه یافتن این اتفاق باعث میشود که فرد یک ذهنیت بازنده و سرشار از افکارات منفی داشته باشد و نتواند قدرت ذهن خود را به درستی مدیریت کند.
همچنین اگر فردی پا در مسیر فردیت نگذاشته باشد، با مشکل کمبود عزت نفس مواجه میشود، چرا که به خود احترام قائل نبوده و نتوانسته بر اساس خواسته های خود اقدام کند. فرض کنید فردی که در مسیر فردیت خود قدم میگذارد، ذهنیت فرد سرشار از انرژی مثبت است چرا که مطابق با خواسته های خود رفتار کرده است و باعث میشود بتواند به راحتی در بازار های مالی ذهن خود را کنترل کند.
به صورت کلی، مسیر فرد در کودکی خود را در بزرگ سالی نشان خواهد داد، چرا که جهان هستی بر اساس تعادل شکل گرفته و زمانی که در کودکی یک اتفاق مثبت یا منفی رخ میدهد، اثار آن در بزرگ سالی نمایان میشود. یعنی اگر فردی در کودکی احساسات خود را سرکوب نکرده باشد و در مسیر فردیت حرکت کرده باشد، پتانسیل تبدیل شدن به یک معاملهگر حرفهای را دارد.
چالش های معامله گری - مشکلات معامله گری
یکی از ویژگی های بازار های مالی، آزاد بودن و عدم محدودیت در تصمیم گیری و رفتار است. یعنی هیچ کس در بازار ناظری بر رفتار خود ندارد که این موضوع باعث میشود فرد پتانسیل بالایی برای تجربه کردن ضرر های سنگین داشته باشد. در واقع یکی از پوینت های مثبت در بازار های مالی، قوانین و رعایت قوانین است که باعث میشود، فرد رفتاری موثر از خود نشان بدهد.
در معامله گری برای کنترل رفتار هیچ قانونی وجود ندارد و هیچ محدودیتی تعریف نشده است، چرا که بازار در حرکت دائمی است و حتی روزهای که بازار بسته است نیز قیمت در بازار های غیر قانونی یا قیمت گذاری های ذهنی در حال جا به جا شدن است که باعث میشود گپ های قیمتی پس از شروع بازار ایجاد شود.
بازار برای هر فرد زمانی شروع میشود که فرد تصمیم میگیرد که معامله انجام بدهد و زمانی بازار برای فرد تمام میشود که دیگر تمایلی به معامله نداشته باشد. پس فرد هیچ ناظری بر رفتار خود ندارد که این موضوع مانند شمشیری 2 لبه است. چرا که اگر فرد در ذهن خود آزادی انتخاب از قبل داشته باشد، میتواند در بازار نیز موفق باشد و به راحتی خود را کنترل کند. اما اگر فردی در گذشته خود آزادی نداشته باشد، به بازار با دیدگاهی چون مکانی برای ابراز وجود و آزادی نامحدود نگاه میکند که باعث میشود وارد بازی شود که از قبل هیچ آمادگی ذهنی برای این بازی نداشته است.
عمده مشکلات معامله گری به 3 دسته تقسیم میشود : مقاومت در برابر ایجاد قوانین، ناتوانی در مسئولیت پذیری، اعتیاد به سود های تصادفی
مقاومت در برابر ایجاد قوانین : معاملهگر در پارادوکسی بین دانستن اهمیت قوانین و عدم ایجاد قوانین گیر کرده است. دلیل عدم ایجاد قوانین، آزادی بازار است. چرا که بازار آزاد است و این موضوع برای فرد جذابیت دارد و اگر فردی بخواهد بازار را به چشم یک شغل ببیند، باید قوانین ایجاد کند و ایجاد کردن قوانین با آزادی در تضاد است. کسی در بازار ناظر رفتار معاملهگر نیست که اگر مشکلی داشته باشد سریع آن را رفع کند، در معاملهگری مربی وجود ندارد و هر فردی مربی شخصی خودش است. در بازار افرادی که رفتار معاملهگران را بررسی کنند و در صورت خطا به آنها هشدار بدهند وجود ندارد. این موضوع در ضمیر ناخوداگاه فرد به صورت خودکار القا میشود که چون ما در بازاری آزاد، معامله انجام میدهیم، نباید خود را محدود کنیم.
برای اجتناب از این مشکل توصیه میشود که در محیطی تیمی شروع به معاملهگری کنید. همچنین میتوانید از یادداشتی در کنار سیستم خود استفاده کنید و قوانین خود را آن جا نوشته و هر روز مرور کنید تا تبدیل به عادت شود یا میتوانید از ضمیر ناخودآگاه خود حین معاملهگری کمک بگیرید و به صدای درونی خود گوش دهید که نیازمند خودشناسی و کنترل بالایی بر رفتار خود است.
ناتوانی در مسئولیت پذیری : اکثر افراد در جامعه به این اعتقاد دارند که بازار از بیشمار متغییر تصادفی تشکیل یافته است و نمیتوان آن را تحلیل کرد. به این علت به سمت افرادی که کانال های سیگنال فروشی دارند، حرکت میکند تا اگر معامله خود منجر به ضرر شود، مسئولیت ضرر خود را به فردی که سیگنال داده است، بیاندازند.
برای اجتناب از این مشکل توصیه میشود از همکاری با افرادی که کانال های سیگنال فروشی دارند خودداری کنید و مسئولیت تمام کمال معاملات خود را با کمال میل بپذیرید، چرا که زمان خرید یا فروش سهم، خودتان انجام دادهاید و کسی شما را مجبور نکرده است و با انتخاب و اختیار خود به معامله پرداختهاید.
اعتیاد به سود تصادفی : فرض کنید به کودک خود برای انجام یک کاری، یک پاداشی میدهید، این پاداش را بارها پشت هم در قبال انجام کاری به کودک میدهید. اما بعد از چند بار تکرار این رفتار، شما در قبال انجام کار به کودک پاداش نمیدهید، سپس بعد از گذشت چند سری دوباره به کودک پاداش میدهید حتی اگر اآن کار را انجام نداده باشد. کودک در ذهن خود نتیجه میگیرد که با انجام کار شاید در مرحله اول پاداشی دریافت نکند، اما به هرحال یک پاداشی بعد از انجام چند کار دریافت میکند و در واقع کودک در یک شک و تردیدی قرار میگیرد.
این موضوع در معاملهگری هم رخ میدهد، معاملهگر به این نتیجه میرسد : “شاید من در این معامله سود نکنم، ولی در معامله های بعدی حتما سود خواهم کرد!” این موضوع باعث میشود که فرد به سمت overtrade نیز حرکت کند. تفاوت معاملهگر و کودک این است که کودک صرفا منابع جسمی خود را از دست داده است. ولی معاملهگر علاوه بر منابع جسمی، منابع مالی و زمان خود را نیز از دست میدهد چرا که به سود های تصادفی اعتیاد میآورد. این موضوع باعث میشود که فردی منفعل شده و هیچگاه به سمت داشتن استراتژی معاملاتی، سیستم معاملاتی و… حرکت نکند و هیچگاه نمیتواند به سود مستمر برسد چرا که پشت معاملات خود، صرفا احتمال و شانس وجود دارد و هیچ الگوی بین معاملات خود وجود ندارد.
خلاصه:
بازار برای افراد زمانی شروع میشود که شروع به معاملهگری میکنند، در این مسیر معاملهگری افراد با چالش های چون وسوسه در معاملهگری، خطرات معاملهگری و مشکلات معاملهگری مواجه میشوند. وسوسه های معاملهگری در واقع بُعد کودکانه فرد است که باعث میشود کنجکاوی خود را در بازار در قالب آموزش سبک های تحلیلی متفاوت نشان دهد که باعث کاهش احتمال موفقیت فرد میشود. خطرات معاملهگری در واقع شخصیت فرد را نشان میدهد. اگر فرد در کودکی شخصی باشد که همواره احساسات خود را سرکوب کرده است یا توانایی حرف زدن در جمع را ندارد، نشان از عدم عزت نفس است که باعث میشود نتواند به خود باوری و اعتماد به نفس درونی برسد و نتواند تبدیل به معاملهگری حرفهای شود.
مشکلات معاملهگری در واقع به ارتباط فرد با بازار برمیگردد. یکی از ویژگی های مهم بازارهای مالی، آزادی نامحدود است. اگر ذهنیت فرد دارای قوانین و چارچوب های برای رفتار خود نباشد، باعث میشود که آزادانه در بازار عمل بکند و هیچگاه نتواند در بازار موفق شود، چرا که این آزادی در بازار مانند شمشیری دولبه است. اگر معاملهگر بتواند ناظری بر رفتار خود در بازار داشته باشد و در یک چارچوب رفتار کند، میتواند در بازار های مالی تبدیل به معاملهگر حرفهای شود. برای عمل کردن داخل چارچوب و قوانین توصیه میشود که فرد داخل محیطی گروهی معامله کند یا یادداشتی در قالب قوانین معاملاتی برای خود بنویسد تا همواره با مطالعه آن به چارچوب قوانین خود عمل کند.
سوالات متداول
1- معاملهگران را چه خطراتی تهدید میکند؟
خطراتی چون عدم عزت نفس، نداشتن اعتماد به نفس درونی و سرکوب کردن احساسات باعث میشود که فرد نتواند به درستی در محیط بازار قرار بگیرد. چرا که همواره دنبال این است که با رفتاری در بازار ابراز وجود کند که باعث میشود پتانسیل بالایی برای کسب ضرر داشته باشد.
2- معاملهگر چگونه میتواند برای خود قوانین معاملاتی ایجاد کند؟
دلیل اصلی عدم رعایت قوانین در بازارهای مالی، مربوط به ویژگی اصلی بازار یعنی آزادی نامحدود است. این آزادی نامحدود باعث میشود که فرد داخل بازار آزادانه رفتار کرده و برای رفتار خود چارچوبی نداشته باشد. در واقع بازار به دلیلی آزادی نامحدود، ناظری بر رفتار معاملهگران ندارد.
برای اجتناب از این مشکل توصیه میشود که در محیطی تیمی شروع به معاملهگری کنید. همچنین میتوانید از یادداشتی در کنار سیستم خود استفاده کنید و قوانین خود را آن جا نوشته و هر روز مرور کنید تا تبدیل به عادت شود یا میتوانید از ضمیر ناخودآگاه خود حین معاملهگری کمک بگیرید و به صدای درونی خود گوش دهید که نیازمند خودشناسی و کنترل بالایی بر رفتار خود است.
کلمات کلیدی :
آموزش بورس، روانشناسی بازار، دوره روانشناسی معامله گری، روانشناسی معامله گری، رفتار پول، روانشناسی مالی، چارچوب فکری، اقلیت برنده، سود مستمر، خطاهای روانشناختی، چرخه های پولی، کنترل ترس درمعامله گری، کنترل طمع در معامله گری، محیط ذهنی، انرژی ذهنی، مدیریت معاملات، تئوری انتظار، معامله گری، بازارهای مالی، بورس، فارکس، محیط بیرونی، محیط روانی، رفتار قیمت، کریپتو، روانشناسی کریپتو، روانشناسی فارکس، روانشناسی بورس
Financial psychology, risk management ,Trades management, psychology, psychology of trading, mental environment, behavioral finance, ostrich effect, psychology of market, cognitive biases, frame of mind, Easy trading, money cycle, Expectancy theory
ممنونم از شما جناب اقای لطیفی
عالی بود
خواهش میکنم لطف دارید 🌹🙏
سلام خدمت همه اساتیدمحترم livetseممنون بابت تمامی زحمات شماعزیزان
با سلام و عرض ادب، تشکر 🙏