1403-09-01 تیم LIVE TSE
پنج نکته مهم در سرمایه گذاری – روانشناسی معامله گری
1401-11-22 مجتبی لطیفی
مقدمه
چرا زمان شروع سرمایه گذاری، فرد به تلههای روانشناختی دچار میشود؟ چگونه میتوان خطاهای ذهنی را هنگام سرمایه گذاری کنترل کرد؟ چرا معاملهگر طمع میکند؟ چرا معاملهگر در موقعیت معاملاتی ضرر ده در بازار باقی میماند؟ پاسخ این پرسشها به مرحله اول سرمایه گذاری، یعنی شروع سرمایه گذاری با پول مازاد برمیگردد که در این مقاله به این موضوع پرداختهایم.
سرمایه گذاری با پول مازاد
معاملهگران در مرحله اول ورود به بازارهای مالی، باید بدانند که چه پولی را به سرمایهگذاری اختصاص دهند، اکثر افراد در ورود به بازارهای مالی، پولی را صرف سرمایه گذاری میکنند که به آن در کوتاهمدت نیاز دارند و درصورتیکه آن دارایی را از دست دهند، زندگی شخصیشان به خطر خواهد افتاد و بهاینعلت با برخی از خطاها و تلههای روانشناختی مواجه میشوند.
درصورتیکه معاملهگران باید بخشی از دارایی خود را به سرمایه گذاری اختصاص دهند که اگر این پول از بین برود، زندگی روزانه خود به خطر نیافتد، پس در شروع سرمایه گذاری باید از قرض، وام، سرمایه جاری و… اجتناب کرد و تا زمانی که معاملهگر پول مازاد نداشته باشد بهتر است از سرمایه گذاری دوری کند تا به خطاهای روانشناختی دچار نشود.
معاملهگر زمانی که برای شروع سرمایه گذاری از پول مازاد استفاده کند، میتواند رفتار بهتری نسبت به کسی که از سرمایه جاری، قرض و… برای سرمایه گذاری استفاده کرده است، داشته باشد؛ زیرا که در تصمیمگیریها، بهتر عمل میکند و میداند چقدر سود کافی است و دچار طمع در معاملات نمیشود و زمانی که موقعیت معاملاتی ضرر ده داشته باشد، بهراحتی آن را قبول کرده و از بازار خارج میشود.
ترس و طمع در سرمایه گذاری
ترس و طمع اغلب بهعنوان دو عامل کلیدی بازارهای مالی شناخته میشوند. درحالیکه بدون شک این یک تله روانشناختی است، ترس و طمع نقشی حیاتی در روانشناسی معاملات دارد. یادگیری زمان پذیرش و کنترل این احساسات تنها چیزی است که بین یک حرفهای موفق و یک بازنده کوتاه مدت تفاوت را نشان میدهد.
بهطورکلی، ترس یک احساس مرتبط با غریزه جنگ یا فرار است که در هر فرد در زندگی تجربه میکند. وقتی صحبت از سرمایه گذاری میشود، حس ترس را میتوان به دو نوع تقسیمبندی کرد:
ترس از دست دادن پول : درحالیکه ترس از دست دادن ثروت کاملاً طبیعی و مهم است.
ترس از عملکرد ضعیف بازار : برای تسلط بر این نوع ترس، سختکوشی مداوم، تمرین و ممارست نیاز است. درواقع، ممکن است سالها طول میکشد تا بر این حس معاملهگر غلبه کند.
طمع، در اصطلاح بهعنوان زیادهخواهی برای چیزی تعریف میشود. درست مانند ترس، طمع را نیز در دنیای سرمایه گذاری میتوان به دو نوع تقسیمبندی کرد :
حرص و طمع برای حفظ دارایی، حرص و طمع برای به دست آوردن پول بیشتر.
در مقایسه با ترس، حرص و طمع احساسی نسبتاً آسانی برای درک است. علاوه بر این، طمع کنترلشده تاثیر مثبت دارد، زیرا فرد را به یک هدف سوق میدهد تا معاملهگر بهتر عمل کند. طمع افراد را به دستیابی به چیزهای بزرگ با آرزوی بیشتر سوق میدهد.
حتی اگر احساس طمع بهاندازه ترس قوی نباشد، بازهم میتواند افراد را وادار به رفتارهایی کند که نباید انجام دهند. این امر مستلزم برنامهای برای مدیریت طمع است.
چگونه ترس و طمع را میتوان مدیریت کرد؟
داشتن یک برنامه مشخص در حین معامله در سهام تضمین میکند که در مسیر خود بمانید و از هرگونه انگیزه احساسی که ممکن است از برنامه منحرف شود جلوگیری کنید.
یکی از کلیشهایترین سخن که در بازار سهام جریان دارد، این است که فرد میتواند یک شبه ثروتمند شود. با اینحال، واقعیت این است که بازار سهام یک مکان مناسب برای رشد ثروت در بلند مدت است. بازار نسبت به هر گزینه سرمایه گذاری دیگر، بازده بهتری دارد اما زمان میبرد. بنابراین، اگر میخواهید شاهد رشد چند برابری پول خود باشید، صبر کنید و اجازه دهید، سرمایه گذاری شما رشد کند. برنامه خود را دنبال کنید و تسلیم هیچ حس ترس یا طمع نشوید.
بهعنوان یک معاملهگر در بازار سهام، باید در حین معامله نسبت به خود پاسخگو باشید. مثلا از خود بپرسید چرا این سهم را خرید کردم؟ فرد باید سبد سرمایه گذاری خود را بهطور مداوم مدیریت کند. با این مسیر، فرد باید بتواند تمام سرمایه گذاریهای خود را مدیریت کرده و ببیند که آیا آنها با اهداف برنامهریزیشده خود مطابقت دارد یا خیر. داشتن یک ژورنال معاملاتی از سرمایه گذاری فرد میتواند، در تصمیمگیری تحلیلی کمک کند و درعینحال احساسات خود را پایین بیاورید. علاوه بر این، به فرد این امکان را میدهد که در صورت لزوم، سبد سرمایه گذاری خود را مجدداً بررسی کند.
در مورد بازار سهام هیچکس بهاندازه کافی اطلاعات ندارد. بهعنوان یک معاملهگر، فرد باید همیشه برای یادگیری آماده باشد، در مورد روانشناسی بازار بیاموزید، در مورد نحوه عملکرد بازار مطالعه کنید و تمام جنبههای تکنیکال را درک کنید. مهمتر از همه، تجزیهوتحلیل آنچه دیگران انجام میدهند، منبع بزرگی از اطلاعات است. وقتی یاد میگیرید، همیشه به سمت تصمیمگیریهای تحلیلی میروید نه انگیزههای احساسی و موقعیت های معاملاتی که در در اختیارتان قرار میدهند.
خطاهای روانشناختی حین سرمایه گذاری
معاملهگر تا زمانی که دارایی مازاد خود را صرف سرمایهگذاری نکند، در حین ورود به معامله دچار تلههای روانشناختی میشود. میزان ریسک فرصتهای معاملاتی، احساس جاماندگی، نیاز به تائید تحلیل، امکان برد سود کلان و… بخشی از تلههای روانشناختی هستند که معاملهگر به آن دچار میشود. همچنین معاملهگر زمان خروج از معامله به خطاهای چون طمع، پذیرش زیان، شکست و… دچار میشود؛ و تا زمانی که درست سرمایهگذاری نکند، نمیتواند از دچار شدن به این تلهها دوری کند.
با در نظر گرفتن این موارد، حال میتوان فهمید که چرا ورود به معامله راحت و چرا خروج از معامله سخت است. چراکه معاملهگر هنگام خروج از معامله، اگر در ضرر باشد خروج از معامله بهمنزله قبول شکست و ضرر است، اما اگر در سود باشد خروج از معامله بهمنزله قانع بودن به سود است و توهم کسب سود کلان از بازار و برآورده شدن تمام آرزوها با یک معامله را دارد.
چرا فرد معامله نمیکند؟
معاملهگر تا زمانی که از مرحله اول سرمایهگذاری بهدرستی عبور نکرده باشد، حتی در ورود به بازار نیز با مشکلاتی همچون ترس از اشتباه، شکست خوردن و… روبهرو خواهد شد و بهمرور زمان این مشکل بر ناخودآگاه معاملهگر چیره میشود و تا زمانی که فرد، ناخودآگاه خود را آگاه نسازد، تبدیل به یک بازندهی منفعل میشود.
همچنین فرد اگر با دارایی مازاد خود سرمایه گذاری نیز کند، باید از فراوانی معامله اجتناب کند، زیرا که تعداد بالای پوزیشن معاملاتی بهمنزله حرفهای بودن نیست، بلکه میزان سود و بهینه کردن استراتژی برای سود بیشتر از فرد، معاملهگر حرفهای میسازد.
رفتار روند
یکی از رایجترین تفکرات غلط بین معاملهگران، حرکت خطی قیمت است و انتظار دارند قیمت بهصورت خطی رشد یا اصلاح کند. درصورتیکه روند صعودی ترکیبی از رشد، اصلاح و سپس رشد است و روند نزولی ترکیبی از نزول، اصلاح و سپس نزول است و تا زمانی که معاملهگر با هر نوع سبک تحلیلی، روند قیمتی را صعودی یا نزولی میبیند، بایستی معامله خود را مدیریت کند.
همچنین معاملهگر برای اینکه بتواند ارزیابی دقیقی از بازار داشته باشد، باید تمامی اطلاعات و دادهها را بررسی کند و صرفاً دادههایی که با موقعیت معاملاتی خود، روند مشابهی دارد را دنبال نکند، چراکه معاملهگر باید بدون تعصب، روند قیمتی را تحلیل و پیشبینی کند و از عملکرد قیمت، روند آتی را پیشبینی کند و اینگونه نباشد که معاملهگر برای بازار سمت و سویی را تعیین کند.
سرمایه گذاری با هدف انتقام
پس از اینکه معاملهگر بدون آگاهی از مشکلات روانشناختی حین معامله، با دارایی جاری خود شروع به سرمایهگذاری میکند و متحمل ضرر میشود، در مرحله بعدی شروع به معامله باهدف انتقامگیری از بازار و قیمت میکند و چنانچه از بازار همسودی کمتر از ضرر خود کسب کند، به دلیل اینکه دنبال جبران ضرر خود از معامله گذشته است، در زمان درست از بازار خارج نشده و سود کسب شده را نیز از دست میدهد.
خلاصه:
معاملهگر در مرحله اول ورود به بازار، باید با دارایی مازاد خود شروع به سرمایهگذاری کنند. در غیر این صورت معاملهگر با تلههای روانشناختی همچون طمع، انتظار سود غیرمعقول و… روبهرو خواهد شد و به یک فرد بازنده منفعل تبدیل میشود، راه درمان این تلهها و دور شدن از آنها، سرمایهگذاری با پول مازاد است.
تسلط بر احساسات هنگام سرمایه گذاری یک چالش جدی است. با این حال، سرمایه گذاران برتر این کار را از طریق درون نگری برای مدیریت معاملات انجام داده اند. مهم نیست چه راهی را انتخاب میشود، تنها چیزی که اهمیت دارد این است که اجازه ندهید ترس و طمع فرد، بر تصمیم گیری های معاملاتی غلبه کند.
همچنین از تلههای دیگر که معاملهگران حین معامله با آن مواجه هستند، انتظار روند خطی و معامله باهدف انتقام است که باعث میشود زاویه دید متفاوت و اشتباهی نسبت به روند قیمتی داشته باشد.
سوالات متداول
1- مرحله اول سرمایه گذاری چیست؟
معاملهگر در مرحله اول ورود به بازار، باید با دارایی مازاد خود شروع به سرمایه گذاری کنند. در غیر این صورت معاملهگر با تلههای روانشناختی همچون طمع، انتظار سود غیرمعقول و… روبهرو خواهد شد و به یک فرد بازنده منفعل تبدیل میشود، راه درمان این تلهها و دور شدن از آنها، سرمایه گذاری با پول مازاد است.
2- چگونه میتوان احساساتی مثل ترس و طمع را در بازار های مالی کنترل کرد؟
تسلط بر احساسات هنگام سرمایه گذاری یک چالش جدی است. با این حال، سرمایه گذاران برتر این کار را از طریق درون نگری برای مدیریت معاملات انجام داده اند. مهم نیست چه راهی را انتخاب میشود، تنها چیزی که اهمیت دارد این است که اجازه ندهید ترس و طمع فرد، بر تصمیم گیری های معاملاتی غلبه کند.
برای تمرین میتوان، برای سرمایه گذاری از پول مازاد استفاده کرد تا بتوان از احساساتی چون ترس و طمع اجتناب کرد.
کلمات کلیدی:
آموزش بورس، دوره روانشناسی معامله گری، روانشناسی معامله گری، روانشناسی بازار، رفتار پول، روانشناسی مالی، چارچوب فکری، اکثریت بازنده، سود مستمر، خطاهای روانشناختی، اثر دانینگ کروگر، اثر شتر مرغی، چرخه های پولی، کنترل ترس درمعامله گری، کنترل طمع در معامله گری، مدیریت معاملات، تئوری انتظار، معامله گری، بازارهای مالی، بورس، فارکس، کریپتو، روانشناسی کریپتو، روانشناسی فارکس، Financial psychology, risk management ,Trades management, psychology, psychology of trading, behavioral finance, ostrich effect, cognitive biases, frame of mind, Easy trading, money cycle, Expectancy theory
آیا میتوان در بازار های مالی به تکنیکال در تحلیل، وزن داد یا خیر؟ چه زمانی میتوان وزن داد و چه زمانی نمیتوان وزن داد؟
قطعا تحلیل تکنیکال یکی از مولفه هاییس که باید به آن توجه شود
زمانی وزن میدهیم که بازار در حالت تعادل ویا گروه آن سهم مورد توجه باشد
و موقعه ای که بازار نزولیه نباید به تکنیکال وزن داد و باید شرایط تابلو وسابقه رو بررسی کرد
با سلام و وقت بخیر،
جواب شما منطقی نیست، چرا که قیمت وقتی برمیگردد که روند نزولی داشته باشد و در سطحی به تعادل میرسد.
پس نمیتوان گفت زمانی که بازار در روند نزولی است باید به تکنیکال وزن نداد🌹
بله باید به تکنیکال وزن داد چون نقطه ورود و خروج رو مشخص میکنه ولی در کنارش باید به مدیریت ریسک و.. حتما پرداخت.
با سلام و وقت بخیر،
پاسختون درسته ولی کم نوشتین، باید یکم بیشتر توضیحات مرتبط باهاش بنویسید. 🌹
زمانی که قیمت در سطوح های حمایتی که درگذشته به آن واکنش داده است باشد میتوان در تحلیل به آن وزن داده و انتظار برگشت قیمتی داشت.
با سلام و وقت بخیر،
جوابتون از لحاظ تکنیکالی درسته، ولی به دنبال دلیل روانشناسی هستیم.
تشکر بابت شرکت در مسابقه 🌹
بستگی به استراتژی فرد داره اگر کوتاه مدت باشه و نوسان گیری کنه خب نیازی نیست به چارت توجه کنه و بیشتر باید رو تابلو تمرکز کنه
اما اگر به دید سرمایه گذاری فعالیت کنه خب مهمه و میشه زمان ورود و خروج رو در اورد
با سلام،
زمان پرسش به پاسخ تموم شده، ولی جوابتون اشتباه نیست و درسته؛ اما از منظر تکنیکالی بررسی فرمودین
در این سوال ما به دنبال پاسخ سوال با روانشناسی هستیم.
درود درمورد سهم هایی که پروژه میشوند میتونیم بگیم/
1.مارکت کپ کوچک
2.شناوری کم
3.در کف های قیمتی باشن وحجم خورده باشند
4.ورود پول درشت داشته باشند
با سلام،
پاسختون رو به کامنت های مقاله “آموزش نوتیفیکشن” ارسال کنید.🌹
دقیقا کجا؟ زیر کدوم سوال؟
ایشون سوالشون رو در قسمت آموزش نوتیفیکیشن پرسیده بودند. البته مسابقه تمام شده
بله می توان وزن داد ولی در کنار تحلیل بنیادی وتابلو خوانی وهمچنین سنتیمنت بازارباید تکنیکال را هم قرار داد ومعاملات را بانظم واستراتژی مشخص انجام دهیم
در ضمن زحمات شما قابل تقدیر است جناب اقای لطیفی ممنونم قدر دان شما هستیم
اهمیت مولفه های دیگر مثل تحلیل بنیادی و تابلوخوانی و… در تکنیکال اهمیت بالایی داره ولی جواب درست این بود که زمانی میتوانیم به تکنیکال وزن بدیم که بازار ریسک های فعال نداشته باشه.
مثلا زمانی که ریسکی در بازار فعال میشه احتمال اینکه به سطح حمایتی مهم واکنش بده کمه.
تشکر بابت لطفتون 🌹
تشکر بابت مطالب مفیدتون.
تشکر 🌹
سلام
من با پول مازاد وارد بازار شدم ولی هنوز دستم میلرزه بنظرتون چطور میتونم این مشکل رو در سرمایه گذاری برطرف کنم؟
با سلام و وقت بخیر،
عمده مشکلات ترس در سرمایه گذاری، به مرحله اول برمیگرده، ولی به این معنی هم نیست که با پول مازاد هم اگر سرمایه گذاری کردین دچار ترس نشین.
پس یه اتفاق عادی در ترید هست و بهتره با حجم معاملات کمتر از استراتژی معاملاتی خود تست بگیرید تا بهش اعتماد پیدا کنید و بتونید بر ترس خود غلبه کنید.
با تشکر از مطالب مفیدتون اقای لطیفی
خواهش میکنم🌹
تشکر بابت شرکت در مسابقه – وقتش تموم شده 🌹